يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر حسن درویشی (فاحه)
آخرین اشعار ناب حسن درویشی (فاحه)
|
در این سکوت تلخ مرگ آور درجنگل تاریک و هول انگیز در این خرابستان بی پایان درکوره راه مبهم پاییز پایان راه خون فروشان شد اینجا دگر سنگ صبوری نیست دیگر بس است از غم سخن گفتن تا خودفروشی راه دوری نیست در سینه ها داغ وفاداری درچشم ها اندیشه ی تزویر درکوچه ها خاموشی مطلق درکاخ ها افسانه های پیر دریادهامان وعده های دیر درخوابهامان شعرآبادی بردستهامان زخمه و زنجیر درگوشهامان بانگ آزادی درکوچه ها شور و نوایی نیست برچسب شادی برتن شب ها مهرسکوتی سرد گل کرده بر دشت تابستانی لب ها درمشق شب ها ردپای گرگ درچشم ها تصویر خون بازی دیو سپیدی لانه خوش کرده درکوچه های خیمه شب بازی چشمان مادرها چو رود نیل فکر پدرها سخت درگیر است درجستجوی لقمه ای ناچیز دست و زبان و چشمشان گیر است درجای جای سرد این جنگل گرگان به حکم طبع پیروزند اینجا همان پردیس خوبان است اینان همان جغدان دیروزند دیگر به حرفی اعتمادی نیست مابین چشم و گوش تردید است اجبار شد تایید این باور برما که مشکی،رنگ خورشید است خرگوش ها در چنگ گرگانند یک طعمه دارد بازی جنگل نوع قویتر زنده می ماند این است حکم قاضی جنگل در این خرابه چشم های ما ازکودکی تا مرگ خوش، تر شد دراختناق سرد این زندان احساس فاحه سرد و پرپر شد تقدیم به همه ی شما عزیزان فاحه
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.