سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بازى جنگل

        شعری از

        حسن درویشی (فاحه)

        از دفتر غزلیات فاحه نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ ۲۱:۲۴ شماره ثبت ۲۳۹۴۶
          بازدید : ۳۸۷   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب حسن درویشی (فاحه)

        در این سکوت تلخ مرگ آور درجنگل تاریک و هول انگیز در این خرابستان بی پایان درکوره راه مبهم پاییز پایان راه خون فروشان شد اینجا دگر سنگ صبوری نیست دیگر بس است از غم سخن گفتن تا خودفروشی راه دوری نیست در سینه ها داغ وفاداری درچشم ها اندیشه ی تزویر درکوچه ها خاموشی مطلق درکاخ ها افسانه های پیر دریادهامان وعده های دیر درخوابهامان شعرآبادی بردستهامان زخمه و زنجیر درگوشهامان بانگ آزادی درکوچه ها شور و نوایی نیست برچسب شادی برتن شب ها مهرسکوتی سرد گل کرده بر دشت تابستانی لب ها درمشق شب ها ردپای گرگ درچشم ها تصویر خون بازی دیو سپیدی لانه خوش کرده درکوچه های خیمه شب بازی چشمان مادرها چو رود نیل فکر پدرها سخت درگیر است درجستجوی لقمه ای ناچیز دست و زبان و چشمشان گیر است درجای جای سرد این جنگل گرگان به حکم طبع پیروزند اینجا همان پردیس خوبان است اینان همان جغدان دیروزند دیگر به حرفی اعتمادی نیست مابین چشم و گوش تردید است اجبار شد تایید این باور برما که مشکی،رنگ خورشید است خرگوش ها در چنگ گرگانند یک طعمه دارد بازی جنگل نوع قویتر زنده می ماند این است حکم قاضی جنگل در این خرابه چشم های ما ازکودکی تا مرگ خوش، تر شد دراختناق سرد این زندان احساس فاحه سرد و پرپر شد تقدیم به همه ی شما عزیزان فاحه

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5