يکشنبه ۲ دی
اشتباه شعری از نیما گودرزی(دورجا)
از دفتر تا سپهری نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ ۲۱:۰۲ شماره ثبت ۲۳۶۹۱
بازدید : ۷۵۰ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر نیما گودرزی(دورجا)
آخرین اشعار ناب نیما گودرزی(دورجا)
|
من شديد مي لرزم
اما نمي دانم
کي و کجا بود که خربزه ي عشق تورا بلعيدم
بعد از ضربه ي تو
از سادگي ترسيدم
دوستت داشتم به اندازه ي نياز شاليزار به آب
خوب خنديدي به ناداني من
چرا؟؟
عکس تو آينه ي قلبم بود
حرف تو زمزمه ي لبهايم
ياد تو هاي و هوي شبهايم
پس چه شد مي گفتي تا آخرش مي ماني
پس چه شد آن همه حرف
آري يک شکست سنگين بر من خورد
اشتباهي بود
فکر مي کردم که هرزه نيستي
اما
بودي.
فکر مي کردم چراغي هستي
مثل يگ کبريت خاموش بودي
فکر مي کردم کنارم هستي
اما تو فرسنگ ها دور بودي
فکر مي کردم که تنها هستي
اما تو پر از شلوغي بودي
خاموش.....
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.