سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        پیام

        شعری از

        بهروز عسکرزاده

        از دفتر من عاشق تو ام نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۲ ۱۸:۵۷ شماره ثبت ۲۱۹۵۴
          بازدید : ۷۱۸   |    نظرات : ۳۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         

        شاعرا سلام!

        آن زمان که بار داد کشتزارِ شعرِ تو

        خوشۀ رسیدۀ خِرَد ـ نه هرزه واشِ جهل ـ

        وآن زمان که با هزار استوار̊ پایِ شعرِ خود زنی

        در رجِ کسانِ رنجدیده گام،

        رهسپارِ بامدادِ روشنی، نه تیره شام؛

        پس بدان که بی گمان

        بهره ات نمی شود

        از زبانِ چاک̊ چاکِ مردمان، جز آفرین

        وز روانِ پاک و دیدگانِ مهربارشان، جز احترام؛

        نیز تا سروده ات ستم ستیز و دادجو

        واژگانِ خشمِ شعرِ تو مقدّس است

        تا پیِ رهایی و سُرورِ مردمی

        اهرمن ستیز و از تبارِ آدمی

        گـَر گـُریزد از

        بیمِ نیشِ تیرهایِ زهرناکِ واژگانِ شعرِ تو، به حجره دیو

        لرزد از غریوِ سرکشانۀ کلامِ تو، درنده در کنام ...

         

        "دیده بانِ تیزچشمِ ریزبین

        رویِ بامِ خفتگانِ شهر باش

        در شبانِ قیرفام.

        در حصارِ لشکرِ ستم

        کوتوالِ قلعۀ ستمکشان بمان

        سینه را ز کینۀ ستمگران تهی مکن؛

        پیشگام باش، کوهۀ ستم شکن!

        با سرود آشتیِ خویشتن بزن

        اشترانِ جنگ جوی را لگام!

        راهجویِ داد باش، با خِرَد ...

        تا شوند مردم از تو شادکام

        تا بماند از تو نام

        بر چکادِ کوه هایِ سرفرازِ صلح و داد و بام."

        من شنیده ام

        از دهانِ میهنِ به رنج درنشسته این پیام؛

        والسلام.

        ..................................................

        واش vâš: علف، گیاه. از واژه های مشترک فارسی، پهلوی، گیلکی و مازنی (و آذری؟) است و از ریشه ای کهن تر است.

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4