يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر باقر رمزی ( باصر )
آخرین اشعار ناب باقر رمزی ( باصر )
|
تو گمان بردى خدا با تو سر كين دارد؟
يا ز غفلت زدگان كينه ى ديرين دارد؟
بى گمان نامه ى ما را زِ ازل مى دانست
آن كه بى چشم كنون چشم جهانبين دارد
به يقين روح الهى به تن و روح من است
كه من و روح و لب اين واژه ى تمكين دارد
به قضاوت منشين حكمت يزدانى را
كه قضاوتگرى خود مسلك و آئين دارد
آن كه پيشانى خود را به ريا آلايد
در دل و چشم و سخن دانه ى چركين دارد
قدر منصور زمان را نه تو دانى و نه من
كوس الحق زدنش معنى شيرين دارد
به عروسى مفرست دختر رز را كه سبو
از سر حرمت مى راه به كابين دارد
چند گويم كه در اين دير بسى فرهادست
كه همچو من ناله بسى در غم شيرين دارد
ما در اين باديه بس زهد ريايى ديديم
كه به لب ورد خدا و پس خود دين دارد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیباااااا و دلنشین