سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 2 ارديبهشت 1404
  • تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
  • سالروز اعلام انقلاب فرهنگي، 1359 هـ ش
  • روز زمين پاك
24 شوال 1446
    Tuesday 22 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      سه شنبه ۲ ارديبهشت

      بیا که روزگار من چو روزگار میشود

      شعری از

      حسین دلجویی

      از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۱۸۵۸۸
        بازدید : ۸۹۵   |    نظرات : ۸۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حسین دلجویی

       

      عزیز من بیا که دل  ، با تو بهار میشود

      بیا که روزگار من  چو روزگار میشود

       

      «تو می روی ومیرود، خاطر های   سبز من»

      بی رخ تو سرای دل ،چو شوره زار میشود

       

      « تو می روی و غربتم به اوج اوج می رسد»

      غروب  بی قراریم   با تو قرار میشود

       

      « تو می روی و می بری از این دلم نشاط را»

      شکوفه ی نشاط من  دوباره یار میشود

       

      «تو می روی و می رود امید جسم خسته ام»

      و با تو شاخه ی امید شکوفه دار میشود

       

      « تو می روی و سهم من سكوت محض می شود»

      با تو حدیث شعر من بوس و کنار میشود

       

      «تو می روی و داغ من دوباره تازه می شود»

      با تو به کار بخت دل ،  باز سوار میشود

       

      =========

       

      غزل فوق با ، تلفیقی، از مصرع های غزل زیبای جناب حسن عباسی گرامی

      تذهیب گردیده که به شخصیت صبور ومنحصر به فرد این دوست ادیب بزرگوارم تقدیم میکنم..

       «کلیه ی مصرع های در گیومه از غزل زیبای ایشانست»

       

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۵۲ شاعر این شعر را خوانده اند

      سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

      ،

      نادر اقبال

      ،

      فاطمه زرمحمدی (سپهرجاوید)

      ،

      محمد مير سليماني بافقي(باران)

      ،

      جباری (فروردین دخت)

      ،

      حسین علی دلجویی

      ،

      عاطفه شوقی

      ،

      محسن حامد (باران)

      ،

      آرامش ظهرابی

      ،

      سیدعلی منصوریان (سید)

      ،

      علی صمدی

      ،

      حسن عباسي

      ،

      زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)

      ،

      مهدی خدایی (آیدین)

      ،

      حامد خلجی

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      رسول محمد بيگي(سروگون)

      ،

      ناهید فتحی (راشا)

      ،

      مهران کاظمی

      ،

      سحر دگلی ( آریایی )

      ،

      فروغ قلاوندی

      ،

      فرمیسک(هاوارِ هَه لوی)

      ،

      ساجد بهشتی

      ،

      محمد رضا نظری(لادون پرند)

      ،

      فرنگیس رزمی نژاد/فری/

      ،

      سمانه هروي

      ،

      کمال حسینیان (حزین)

      ،

      علیرضا امیرخیزی

      ،

      محمدرضا پهلوان(عرشيا)

      ،

      علی توکلی

      ،

      عباس یزدی (طوفان)

      ،

      سعیده معتمدی

      ،

      فریده داودی (اهورا)

      ،

      سجاد کرد (کرد)

      ،

      پریسا رستمی زاده

      ،

      زهرا تمیمی نژاد

      ،

      محمد دهقانی هلان

      ،

      مرضیه قدسی

      ،

      ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

      ،

      رضا محمدی (شب افروز)

      ،

      زهرا ستایش کیا (زرشید)

      ،

      عباس جوخواست

      ،

      محمد رضا گروهي

      ،

      سامان سعیدی

      ،

      میثم الهی خواه(قاصدک باران)

      ،

      میلاد صادقی (دخو)

      ،

      سید محمد مهدی فقیه

      ،

      مرتضی مرصاد

      ،

      طيارغيبعلي زاده

      ،

      یزدان پروین

      ،

      احسان کاظمی

      ،

      ترنم

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      شاهزاده خانوم

      این جنگ تن به تن این خاک مرده رو وطن نمیکنه ااا همسنگر منی کاری که میکنی دشمن نمیکنه ااا من خسته ام ازت شکسته ام ازت ااا این حرف آخره ااا میگی دوسم داری این دوست دارمت از فُش بدتره
      سیده نسترن طالب زاده

      بر تپه های گرجستان تاریکی شب مینشیند ااا اراگویا خروشانست ااا دل من ااا اندوهگینست و رهااااا و غمم روشن ااا چرا که به تو نخواهم رسید ااا از پوشکین مقلب به سعدی جوان روسیهاااا
      ساسان نجفی(سراب)

      دنیای من همه عشق و عاشقی و میِ ناب اا مرا حال خوشی است زِ نیستی و سراب اا سراب
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

      لابلای متن قبلی یک حرف چون اضافه تایپ شد اصلاح می شود اا یعنی سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگاهی به حکمت چهل و شش گلستان سعدی اا بی هنران هنرمند را نتوانند که ببینند همچنان که سگان بازاری سگ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند یعنی چون سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد اا کند هر آینه غیبت حسود کوته دست اا که در مقابله گنگش بود زبان مقال

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1