سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        تکه ای از منستان

        شعری از

        وهومنه

        از دفتر منستان نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۲ ۲۱:۰۲ شماره ثبت ۱۷۴۳۱
          بازدید : ۵۸۱   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر وهومنه
        آخرین اشعار ناب وهومنه

        خدایا.... افسانه هایی که از بودنت برایم سروده اند بسی سردو بیروح است مغانت میگویند که عهدی با تو بسته ام که فراموش نمودم ! چرا باید عهدی بندم باتو؟ وچرا باید فراموشش کنم؟ هر لحظه در این احساسم که مرا به بازی گرفته ای و در حال تماشای تزلزل من هستی ! کدامین را باور کنم؟ به کدامین راه باید در افتادن؟ چگونه ایا زندگی کردن ؟ گاه فکر میکنم که فرشته ی مقربت درست فکر تر بود! که اورا نباید سجده بر دامان خون الود ادم ادمی که غرق در حسرت های کوتاه و بلند تن به زندگانی میدهد به زور به امید واهی خود ساخته ای که نمیداند چیست! خدایا.... کدامین برتر است؟ انکه به راه خود رفت ؟ درگیر غم مشد ؟ چشمش را به گناهان کرده و ناکرده بست و تقرب یافت در دنیای مادی یا انکس که از ابتدا تا انتها در هاله ای از روح اذلی خویش مانند و هیچ نتوانست کرد برای خواسته های خویش و هیچ نتوانست کرد برای خواسته های تو و در غم تنهایی و بی عدالتی گریست ؟ خدایا... به کدامین راه درافتادن باید؟ به کدامین حرف گوش نهادن ؟ به کدامین کار عمل کردن ؟ و به کدامین اندیشه ارج نهادن ؟ خدایا... گفتند مصلحت توست گفتند هرکه را بیشتر دوست میداری پس بیشتر گرفتار میکنی ! ترسم از ان است که واهمه ای نباشد بیش از یک خیال خام.. خداوندا... سال ها در زندان مادیت حبس کشیدم سال ها خادم اندیشه نیک بودم خونریزی هارا دیدم ، جنگها،صلح ها بی عدالتی هارا دیدم چین و چروک بر چهره نوجوان خود را هم خنده های مضحک ادمیانت را به خویش دیدم که چرا متفاوتم که چرا موری در اب فتاده را یاری میرسانم ! که چرا یاوه گویی نمیکنم چرا گاهی انچنان در فکر فرو میروم که دیگران را فراموش میکنم.. که چقدر دنبال فلسفه بودم.. خداوندا برنامه هایت را چکی بکن شاید من نباید اینجا میبودم ! من برحق بودم؟ ایا انها ؟ تو قرعه را به کام انها زدی، شادی را و من در تنهایی خود تنها تر شدم باز در سکوت لحظه ها به دنبال ردپای تو بودم اما... هیچ نیافتم، درخود خورد شدم ،شکستم خدایا... ای توکه سخن خودت را با فرستاده میفهمانی چرا ؟ مگر تو قدرت لایتناهی نیستی ؟ قادر، توانا ؟ طوری سخن بگو که بفهمم میدانم که بر ان توانایی پس دلیل اینهمه سدو دیوار میان منو تو چیست؟ حرفت را بگو تا بشنوم و عمل کنم و دلگرم شوم تا بفهمم که تنها نیستم خدایا... هنوز در انتظار تو ام نه در انتظار ادمی دیگر همچون خود، برای نجات من ها که اگر هستی پس فقط منتظر تو ام تا بشنوم از صدای ملکوتیت که کعبه و بتخانه تو بودی، معشوق تو بودی من گمراه بودم تو بزرگ بودی من کوچک بودم تو کریم بودی من قانع نبودم تو اموزش دادی من دانش اموز نبودم خدایا... هنوز منتظرم و هنوز خنده های ادمیان را برای متفاوت بودنم برای پشت پا نزدن به کودکی فالفروش و پیرمردی نابینا تحمل میکنم هنوز هم در تلاطم هست و نیس گمم تو دستم بگیر... ________________________________________________ دوستان من شاعر نیستم اصلا نمیدونم اینا شعرم حساب میشن یا نه فقط گاهی اوقات که دلگبر میشم بی اختیار مینویسم ببخشید اگر متن غلط املایی داشت
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6