يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر شکوفه مهدوی (بهارانه)
آخرین اشعار ناب شکوفه مهدوی (بهارانه)
|
" تقـدیم به دختران سرافـراز میهنم "
بس بـگــردیـد و بـگــــردد روزگـــار
تـا از انســـانهـا بــرآرد او دمــــار
می کنـد خَـم پشت مـا از بـار غـم
تـا شـود بر گـُرده هـامـان او سـوار
راست کـُن قــامت به زیـر بـار دهــر
تـا بـدانـد نیستی همچـون حمـــار
از کشـاکشهـا و طــوفـانهـا متـرس
وقـت سختی هــا مکن هـرگز فـرار
چـون دلت لـرزیـد از بیـم و هـراس
آتش غـم گـر بـه جـانت زد شـرار
روی دل کـُن ســوی ربّ العـــالمیـن
یـادِ او بخشـد بـه قلب تـو قــرار :
ای انیس آن که او بی مونس است
ای تو یـار ِ آن که او را نیست یار
ای طبیب آن که مـانده بی طبیب
زخم دلهــامان تو خـود مَرهـم گـُذار
بـا تـوام اینک گـــرامی خـواهــرم
ای تـو زیبــــا خلقت ِ پــروردگـــــار
ای تو شیـرین دختـر این مـرز و بـوم
از شکــوفه این سخن در گـوش دار :
گــرچه شیرینی ، تـو کــاوه زاده ای
آفــرین ! صــد مرحبــا بـر ایـن تبـار
پـرچــم حق را چو او در دست گیـر
جهل و ظلمت را نمـــا بی اعتبـار
با تـلاش و همّت مـــــردانـه ات
کسب کُـن از بهـــر میهن افتخــار
★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
با الهام از قصیده ی شیخ اجل سعدی:
بس بگـــردیـد و بگــــردد روزگــار
دل به دنیــا در نبنـدد هـــوشیـــار
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.