سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        قافیه

        شعری از

        آرزو حاجی خانی

        از دفتر فصل موهای تو نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۳:۰۹ شماره ثبت ۱۶۲۴۰
          بازدید : ۱۴۲۰   |    نظرات : ۱۰۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرزو حاجی خانی

        لطفاً درغزل بعدی ات دریارا باآرزو هم قافیه کن سازراباآرزوهم قافیه کن باران را ابر، تمام شالیزارهای مازندران را باغهای شیراز... من حواس همه راپرت می کنم. جسارت می کنیم وروز رابه آن سردنیا اصفهانی کوک می کنیم. سیمهای تنبوری شب را برای قوچانی هایی که یک غزل سیرنخوابیده اند باانگشتان لالایی ات می شکافیم. من حواس همه راپرت می کنم حواس قایقرانهارا هی پارو می زنند می نوازند پارو می زنند می نوازند... بادبانهاراپایین بکش کابینت را درنظام مهندسی تختت بازسازی کن... درالفبای عرشه چند اصطلاح آذری را می توانی از تنم دربیاوری؟ می توانی لهجه ی ترک موهایم را باصدفهای بی قافیه تقطیع کنی، تا مثل یک زن مازندرانی شرجی شده باوزن سماعی به ییلاق برگردم؟! ............................................. آرزونوشت:می دانیدکه نقد شعرم رادوست می دارم.
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        فرهین رام

        ،

        آمنه رمضانی

        ،

        احمد الماسی

        ،

        بنیامین پور حسن

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        احمد بیرالوند

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        معتمدی

        ،

        محمد_نوروزی

        ،

        زهرا ستایش کیا

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        ،

        کبوتر باران(حسين باران)

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        عباس جوخواست

        ،

        سامان سعیدی

        ،

        فاطمه جهانباز نژاد

        ،

        بهناز رستمی(سبزینه)

        ،

        محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        بیژن آریایی(آریا)

        ،

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        حامی شریبی

        ،

        محمد رسول بهمنی

        ،

        سجاد کرد (کرد)

        ،

        صدیقه (رها راد)

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        محسن ابراهیمی ( غریب )

        ،

        حامد خلجی

        ،

        غلامعباس عالم دوست

        ،

        یوسف شجاع

        ،

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        ،

        ابوذر نخعی مطلق (الف)

        ،

        عرفا

        ،

        شکوفه بهارانه

        ،

        آناهیتا مهربان

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        مرجان جلال موسوی

        ،

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        محبوبه گرشاسبی(محبوب)

        ،

        محمد علی شیردل

        ،

        حسام يغمايي مقدم

        ،

        داریوش خطیر

        ،

        فهیم بخشی (رسا)

        ،

        شفیقه طهماسبی

        ،

        شهریار شفیعی

        ،

        اسماعیل قربانی

        ،

        فریداصل

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4