جمعه ۲۵ آبان
اندیشه باطل شعری از نادر اقبال
از دفتر ابتدا نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۰۵ شماره ثبت ۱۶۰۰۰
بازدید : ۱۰۷۳ | نظرات : ۵۶
|
آخرین اشعار ناب نادر اقبال
|
آمده نور و همه اندیشه ام ، باطل شده
آنچه در فکر و خرد پرداختم ، زایل شده
من به فکر باطل خود ، بس بهشتی ساختم
جملگی با یک خزان ، کهگل شده
بود در اندیشه من ، بس خیالات عجیب
نور از ره آمده اندیشه ، مستعجل شده
عقل را توبیخ کردم ، روز و شب
آنچه عقلم گفت اینک ، آن مرا حاصل شده
حل نمودم من به ظن خود ، مسائل بی شمار
وقت حرکت پای من ، در گل شده
چون که نوری از خرد ، بر عقل ریخت
بی عدالتهای من ، عادل شده
در جهان دنبال هر وادی ، سرگردان شدم
عاقبت این تن مرا ، منزل شده
خویشتن را می زدم هردم ، به وادی جنون
من ندانستم که اینجا هرجنون ، عاقل شده
در جهنم دیده بودم دیگران را ، در خیال
غافل از اینکه جهنم هم مرا ، شامل شده
تیرها انداختم بر قلب هر ، اندیشه ای
بی خبر از اینکه آن اندیشه ها ، قابل شده
سوی میخانه ، خبر از من نبود
قلب من امروز بر میخانه ها ، مایل شده
حرف ها بسیار دارد ، این دلم
لیک مهر و موم ، اندر دل شده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.