سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        ای دل

        شعری از

        اسمر شجاعان

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۱۵:۴۱ شماره ثبت ۱۵۶۷۱
          بازدید : ۱۲۴۱   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اسمر شجاعان

        ای دل چقد می‌خوای تو بی‌ ر‌ح باشی‌ ‌ای دل / به فکر طارق و مه‌ باشی‌ ‌ای دل مگه مارو نمی‌بینی تو اینجا / که فکر شاهی و شه باشی‌ ‌ای دل چقد می‌خوای بسوزونی دلم رو / خراشیده کنی‌ این پیکرم رو چقد می‌خوای که مارو کم بگیری/مگه جز ما به عشق کی‌ اسیری چه صبری بر دل بیمار کردم/ تو را با عشق خود تیمار کردم قسم خوردم دگر نامت نگویم/ ولی‌ افسوس که میل یار کردم می‌سازی خنجری از جنس فولاد/میزاری روی قلب مثل فرهاد همش می‌خوای نشون بدی باهاشی/نمک روی دل و زخمم می‌‌پاشی دلت میاد برام تو غم بیاری/بگی ای‌دل خریداری نداری مگه شیرین انار من نبودی/شبی تا صبح کنار من نبودی مگه کوزه به روی شونه هایت/دو گیس بافته و اون گونه هایت تو خواب و تو خیال من نبودن/خودت گفتی‌ ستاره‌ها حسودن چقد عشوه چقد طنازی بس کن/بیا فکری به حال این نفس کن دیگه از کوچه ما رد نشو تو/ برو جای دیگه فکر هوس کن بگو بانوی زیبا در چه حالی/ از این که می‌کنی هی‌ قیل قالی مگه میگم سخن با چه زبونی/ که تو راز دل مجنون ندونی تو که با ما سر یاری نداری/ی روز قهرو ی روز ناسازگاری تو که در دل خیالت بی‌ وفایی/تموم فکر تو از ما جدایی چگونه من برایت یار باشم/شبی از عشق تو سر شار باشم دلم رنجیده و رنجیده خاطر/ کجایی ‌ای غزل بانوی شاعر ترانه سرا : اسمر شجاعان
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4