سه شنبه ۴ دی
دنیای تو شعری از اسمر شجاعان
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۳ ۰۲:۱۱ شماره ثبت ۳۰۱۳۶
بازدید : ۷۹۰ | نظرات : ۳۹
|
آخرین اشعار ناب اسمر شجاعان
|
ای که هرشب دل من تنگ تماشای تو است
سینه ی سوخته ام تا به ابد جای تو است
تو بخوان تا به بلندای همان شعر سپید
همه ی دلخوشی ام لهجه ی زیبای تو است
خبر از این دل سر خورده چه داری شاید
یک نفر جای من اینجا همه دنیای تو است
یک نفر آمده تا بود و نبودت باشد
تلخی تو به من آن پاسخ اَمّایِ تو است
خواب دیدم که شبی بوسه خریدی از من
خواب زن چپ که نه از این دل شیدای تو است
همه زیبایی بی حدِّ مرا می دانند
پس چرا ماه فقط همدم شبهای تو است
باز گفتی که دلت را به سفر راهی کن
رویِ قلبی که فرو ریخته جا پای تو است
این همه واله و دلباخته دارد این زن
تو چه داری که دلم غرق تمنای تو است
کیش و ماتِ من از این زندگی بی سامان
آن زمان قرعه به نام دل رسوای تو است
رو به روی تو هزار آینه و صورت من
همه شب خیره به آن نیمه ی پیدای تو است
هر سیاهی که نشد جنگل این شاه بلوط
راز دلداده گی ام در شب موهای تو است
گوش کن گوش کن ای یار که من بیمارم
هر که را جان بدهی از دم عیسایِ تو است
سیه چشم مرا جاذبه ای هست ولی
آبی چشم شکیرا لب دریای تو است
قهرِ تو با من و این خانه که بی منطق نیست
آن سیه چُرده ی زیبا همه لیلای تو است
یاد من نیمه شبِ خلوت تنهایی تو
قطره ی گمشده در ساحل رویای تو است.
اسمر شجاعان : شاعر خراسانی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.