دوشنبه ۳ دی
همه تکرار و تکرار است... شعری از مرجان جلال موسوی
از دفتر سایه های شب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ ۱۷:۲۴ شماره ثبت ۱۳۷۸۴
بازدید : ۶۱۱ | نظرات : ۶۷
|
دفاتر شعر مرجان جلال موسوی
آخرین اشعار ناب مرجان جلال موسوی
|
چه بلوایی
چه آشوبی ست
دلم دریای طوفانی ست
سراسر موج آتش می کشند و
همچنان ،خاکسترش بر باد
تمامِ روز چون اهریمنی
پیچانده سرخِ قهقه بر دار
و وحشت می خرند در خواب
تمامِ روزسرگردان
از این بازی صورت ها
که سبز و سرخ و گاه
بی رنگ
فریادم به سینه دوخته چون سنگ
دلم دریای خون است و
رهایی نیست از این
آشوبِ تن باتن
برادر در لباس دوست
یا دشمن
من وتو
خسته ی این دام
دوباره روز دیگر می رسد
از راه و تکرار است
این بازی
چو دامی مانده
بر جان هاست
همه تکرار و تکرار است
این موجِ سراسر دوزخِ وحشی
چو کابوسی نشسته تنگ در سینه
به سانِ بختکِ مرگی
همه تکرار و تکرار است...
مرجان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.