مظلوم بارانداز
آخر، ژنِ ناجورت ،
کار دستمان داد
با خاک شده یکسان بارانداز
الیاکازان و مارلون براندو !
بیائید و ببینید که چگونه حماقت ،
بلایی آورده برسرِ این مظلوم بارانداز
دنیا ماتِ مات زُل زده است به بندرعباس
آخر و تَهِ خیانت را ، میکند برانداز
ببین کارش به کجا کشیده است یک بندانداز !
این رَویه ی نحس ، به رهی راه ندارد
یکریز نقشه دارند برای ، وطنِ زیبا و غریبم
هرروز وشب دنبال اینند و بهم گویند :
که این غریبه ی یتیم را ، به حالِ بدتر انداز
دیدی که چه شد ؟
همه را درو کردند با داس
انگاری که آردند مردم ،
پودرِ مردمان از خاک ،
جمع میشد با سرتاس
یاروی خودشیفته دنبال سوراخ موش است ،
به لطف ابوی اش با شانتاژ
فعلاً خودش را زده به سردرد بی وجدان
میگه دَدی میروم تا اندکی بخوابم ،
روی پَرِ قویم توو پنت هاوس
اسبی مهیا کن توبرایم که اینبارهم باید بگریزم زقانون ،
با یه اسب تیزتاز
این گند را هم مثل قبلی ها بنوعی جمع کن
برات کاری نداره
حواله اش کن باز به ماستمالی
گرچه خودهم یادم رفته ، که آن گندهامان چندتاست
بهمن بیدقی 1404/2/8
🌺🌺🌺