شنبه ۱۵ دی
هشیار شعری از حسین گودرزی تشنه
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۴۸۸۵
بازدید : ۳۰ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه
|
تا می چکد از چشمت، می بر دل و جان من، مست نگهت هستم
هشیار نخواهم شد
هشیار چرا گردم، زین خواب خوش مستی، مستانه و سرمستم
بیدار نخواهم شد
یکلحظه خودت را بین، جای دل من بنشین، از تو زخودم رَستم
رَستم به توپیوستم، از آن نخستینجان، عهدی که به تو بستم
اِنکار نخواهم شد
تردید زمن دور است، دل بر دگری کُور است، جانی و جهانمجان
حالا که تو هستی جان، بر جان و دلی هر آن، خوشحالم و خوشبختم
آزار نخواهم شد
ای شهد و شکر پاره،هستی تو فقط چاره، چونانکه تورا دارم
شوریده ترین هستم، ازشوق تو من مستم از غصه و غم رَستم
بیمار نخواهم شد
کاخی و گلستانی، باغی و تو بستانی، آغاز بهارانی
عِطر تو به هر واژه، واژه زتو گل واژه، گیری تو اگر دستم
خوددار نخواهم شد
روحی و روانی تو، آرامش جانی تو، جانی و جهانی تو
بی تو دگر از هستی، دم کی بزنم مستی، جانا به تو دل بستم
بیزار نخواهم شد
یکدمکه نباشی تو، آن دم به دلم دمنیست، دم از تو غنیمت شد
بسیار تورا خواهم، پیش تو فقط کاهم، از بود تو من مستم
دشوار نخواهمشد
مقصودی و معبودی،از روز ازل بودی، از بودن تو جانا
بودم به وجود آمد، شعرم به سجود آمد، در خواب تو من مستم
بیدار نخواهم شد
یاری گر جانی تو،آنی و جهانی تو، امنی و امانی تو
بر تشنگی جانم،شربی و شرابی تو،مستم زتو سرمستم
هشیار نخواهم شد
#حسین گودرزی"تشنه"
۱۴۰۳/۱۰/۱۲
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برشما
زیبا قلم زدید