زمزم از زمزمه ی نام علی شیرین است
عالم از رایحه ی فضل علی مشکین است
عالم از مهر علی نور و ضیایی دارد
آسمان نیز به این جلوه ی حق آذین است
او نخوابیده که خورشید کند بیدارش
سحر ازچشم سحر خیز علی نوشین است
به دل سوخته ی کوه و به دریا سوگند
علی از بس که بزرگ است غمش سنگین است
آن همه صدق و صفا، نور علی نور، ولی
قلب خورشید بگویید چرا خونین است؟
بی تولای علی هر چه تقلا بکنی
ره به جایی نبری پای اگر چوبین است
خسروان را بنگر کیست به جز حضرت او
پادشاه هست و ردای تن او پشمین است
آن امیری که به تاریکی شب کیسه به دوش
می رود سوی یتیمان و مساکین این است
قرص مهتاب ببین لقمه ی شام فقراست
سفره ی او فقط از نان و نمک رنگین است
عهدم این است بمیرم سر دلدادگی ام
ای خوش آن لحظه که دلدار سر بالین است
دست بر دامنم و دست نخواهم برداشت
زان یدالله که به حق، دامن او پرچین است
منعما شعر دل انگیز تو را خواهد خواند
خواجه در محضر خود بلکه از او تلقین است
التماس دعا _ حسین نعمتی _منعم
شورانگیز و زیباست
در وصف مولای متقیان حضرت علی مرتضی علیه السلام