پنجشنبه ۱۳ دی
رستاخیز شعری از ساناز زبرشاهی
از دفتر محوِ ماه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۴۸۱۶
بازدید : ۴۳ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب ساناز زبرشاهی
|
مثـلِ گـــوری محــو در بازارِ شــامِ گـــورهــا
نیستـم حتـی به کـامِ خسته یِ این مــورهــا
رفته ای و رفتـه است مهتـاب از دنیـایِ مـن
ای تـو شهـرآشـوبِ جانـم ، پادشــاهِ نـــورها
خلوتی ازخواب وشعر ومرحم و تنبور نیست
ماهکم آیا جهـانِ تـو خوش است آن دورها؟!
چون که عطرِ پیکرت از شهرِ جانم پر کشید
مانده ام دیوانه بر ویرانـه ،چون محجـورها
وقتی از معبــودِ جانـم در جهـان دم میـزدم
بـوده ای واژه بـه واژه ، در دلِ منظــورهــا
ای تمامِ جـانِ من مست از مــیِ مینــایِ تــو
و صــدایت مستــیِ جــامِ مِیِ مخـمـــور هـا
چون بیایی سـر زِ گورِ کهنـه ی خـود برکنم
ای تــو رستاخیزِ من و پیکـرم محشــورها
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.