اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ «224» أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ «225» وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ «226»
(پيامبر اسلام شاعر نيست، زيرا) شاعران را گمراهان پيروى مىكنند. آيا نديدى كه آنان در هر وادى سرگشته مىروند؟ و مطالبى مىگويند كه به آن عمل نمىكنند؟
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ «227»
مگر آنان (شاعرانى) كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده و خدارا بسيار ياد مىكنند، و پس از آن كه مورد ستم قرار گرفتند (به دفاع از خود) يارى مىطلبند (و با شعر از مظلوميّت خود دفاع مىكنند) و كسانى كه ظالمند، به زودى خواهند دانست كه به كدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.
آدم غربزده، چشم به دست و دهان غرب است. کاری ندارد که در دنیای کوچک خودمانی، در این گوشه از شرق چه میگذرد. اگر دست بر قضا اهل سیاست باشد، از کوچکترین تمایلات راست و چپ حزب کارگر انگلیس خبر دارد و سناتورهای امریکایی را بهتر از وزرای حکومت مملکت خودش میشناسد و اسم و رسم مفسّر «تایم» و «نیوزکرونیکل» را از اسم و رسم پسر عمّهی دور افتادهی خراسانیاش بهتر میداند و از بشیر نذیر، راستگوترشان میپندارد و چرا؟ چون این همه، در کار مملکت او مؤثّرترند از هر سیاستمدار یا مفسّر، یا نمایندهی داخلی و اگر اهل ادب و سخن باشد، فقط علاقهمند است که بداند برندهی امسال نوبل که بود، یا «گونکور» و «پولیتزر» به که تعلّق گرفت؛ و اگر اهل تحقیق است، دست روی دست میگذارد و این همه مسایل قابل تحقیق را در مملکت ندیده میگیرد و فقط در پی این است که فلان مستشرق، دربارهی مسایل قابل تحقیق او چه گفت و چه نوشت.
برشی از کتاب گرانبهای غرب زدگی نویسنده شهیر مرحوم آل احمد
سلام و عرض ادب و احترام محضر استاد بانوی ادیب و اندیشمند خانوم دکتر حسین زاده بزرگوار
بسیار سپاسگزارم از حضور گرم و نگاه هماره عالی منظر شما بانوی ادیب
خیلی خیلی ممنونم که وقت ارزشمندتون رو به زیبائی به ویرایش این اثر اختصاص دادید
مطالب بسیار خوبی رو مرقوم کردید و متشکرم از اینهمه دقت نظر شما.آنچه تاریخ حداقل دویست سال گذشته ما که اسناد فراوانی از دوره های قاجار و پهلوی به دست ما رسیده گویای این واقعیت هست که عدم مقابله با جریان های خطرناک شبه روشنفکری و بی تفاوت بودن و نسبت به خط فکری استعماری اونها خسارات جبران ناپذیری رو برای کشور ما به ارمغان آورده.در اندیشه های میرزا ملکم خان و میرزا فتحعلی آخوند زاده و افرادی مثل سید حسن تقی زاده و صدها مورد نمونه های دیگر میشه این موارد رو براحتی مشاهده کرد.اصولا تاکید من برای مطالعه تحلیلی تاریخ بعلت شناسایی این جریان ها و باز شدن دید مردم ما نسبت به این موارد هست تا براحتی مورد فریب مشتی دغل باز قرار نگیرند.آثار معلم شهید انقلاب ما استاد مطهری آینه تمام نمای برخورد علمی با این جریان های شبه روشنفکری و عدم بی تفاوت بودن نسبت به اندیشه های خطرناک این طیف هست چه در اصول فلسفه و روش رئالیسم که در کنار علامه طباطبایی به فیش برداری و حاشیه نگاری و نقد اصول مارکسیسم میپرداخت چه در خدمات متقابل اسلام و ایران و چه در صدها سخنرانی و آثار دیگر تنها دغدغه این متفکر برجسته مقابله علمی با جریان های شبه روشنفکری بود.
امیدوارم اثر دغدغه مند خودتون رو منتشر کنید و از توهین و آزار و اذیت های احتمالی هراسی به دل نداشته باشید چرا که اصولا هر که در این راه قدمی برداره باید هزینه های این اقدام رو هم پرداخت کنه و مطمئن باشید در راه معامله با خداوند این هزینه ها چیزی محسوب نمیشه.
قلم رنجه کردین
خواهش میکنم.حضور و صحبت های متین شما برای من پنجره سبزی دل انگیز بود
در پناه لطف خداوند مهربان برقرار باشید و سلامت
شاعر خوش قریحه
شعرتان را خواندم اما متاسفانه شکست های وزنی و عدم تبعیت از یک قالب کمی آزارم داد
روایت خوبی بود حالا این بخت برگشته که بود بماند
بمانید به مهر و بسرایید