سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 6 ارديبهشت 1404
    28 شوال 1446
      Saturday 26 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تفاوت بین حرف راست و حرف تقریبا راست مثل تفاوت صاعقه است با کرم شبتاب. مارک تواین

        شنبه ۶ ارديبهشت

        عهد شکسته

        شعری از

        افشین آریانا (( غمین ))

        از دفتر اندیشه های (( غمین )) نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ ۱۴:۲۶ شماره ثبت ۱۳۴۷۹۵
          بازدید : ۴۲   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افشین آریانا (( غمین ))
        آخرین اشعار ناب افشین آریانا (( غمین ))

        من و این روز تباهم  من و این شام سیاهم
        من و این قلب پر از درد  و پر از حسرت و آهم
         
        من و این سینۀ خسته  ز غم عهد شکسته
        من و این دیدۀ پراشک پر از شوق نگاهم
         
        من و این سوز و گدازم  من و این راز و نیازم
        من و این نالۀ سازم  که جز آن نیست پناهم
         
        من و این خلوت محزون  من و این محنت افزون
        تو و آن غمزه و افسون  که فریبد همه گاهم
         
        من و یارا و توانم   نه  که با یأس ستیزم
        که جز اندوهم و رنجم   نبُود هیچ سپاهم
         
        تو  و آن ناز نهانی  که برآشفت جهانی
        من و مفتون تو بودن  همه این است گناهم
         
        به ثری هیچ نجویم  که چو با یاد تو باشم
        به بلندای ثریّا  برسد مکنت و جاهم
         
        به مثل من چو پیاده  تو شه صفحۀ رزمی
        تو به آن شوکت و بهروزی و من فانی شاهم
         
        به افقهای خیالم  بنشاندم به ستیغت
        به چنین عالم امکان  بفکندی تو به چاهم
         
        ز جهان دل ببریدم  من و  با این همه حزنم
        خوش و شادم  که به دنیا  به سبکباری کاهم
         
        دگر از دوری رویت  نبُود نای حیاتم 
        کنم اندیشه که آیا  برسد روز به ماهم؟
         
        مپسند این همه زارم  که پریشان و فگارم
        تو مخواه این همه دلخستگی و حال تباهم
         
        شعف سوسن و نسرین  طرب لاله و مریم
        همه هیچند که من  در طلب ِ مهرگیاهم
         
        مگرم ملک سخن را  تودهی رونق وشوکت
        تو دراین ملکت و دولت  بنهی تاج و کلاهم
         
        اگرم رنج فزایی  ورَم از خویش برانی
        ز تو من دست ندارم ز تو من عشق نکاهم
         
        چو فلک عزم نماید  که ز دل  مهر تو گیرد
        تو یقین دان نتواند  چو من اینگونه نخواهم
         
        شب و تاریکی وظلمت  من و تنهایی و فرقت
        بُود آیا که ز لطفت  رسد از راه پگاهم؟
         
        چو«غمین»م من و دیگر به جهان هیچ ندارم
        تویی آن مایۀ دردم  تویی آن رهزن راهم
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ ۱۶:۳۶
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ ۰۸:۴۲
        سلام و درود جناب آریانا
        زیبا و خوش آهنگ سرودید خندانک
        پیروز و دلشاد باشید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1