انتخابی اختیاری
بی تو باران دلم را بیقراری می کشم
آبروی عشق را بر پایداری می کشم
آب و جارو می کنم با مَشک مُژگان شعر را
شور ِشیرینی اگر در شهر جاری می کشم
از سر ِ شب تا طلوعت در سحرگاه امید
پیشوازت را بنانی افتخاری می کشم
من که معتاد دو نم از شبنم نامت شدم
آنی از من روی گردانی خماری می کشم
رندی از دستم سمرقند و بخارا را ربود
من برایت ساحلی تا شهر ساری می کشم
نیش داروی تو از هر نوش داروی سر است
قدرت تاثیر را بر سینه کاری می کشم
تا خیالت تخت باشد تخت شاهی رفتنی است
یادگاری ماندنی بر روی گاری می کشم
بر لبت تا گل کند لبخند قند آرزو
بر لبم با نی لبک رنگی اناری می کشم
اول اسم دو قو را در کنار هم شبی
روی دیواری دلی مست از قناری می کشم
تا کلاغان قارقار خویش را پنهان کنند
بر بلندای دلم بازی شکاری می کشم
دسته گل را آب دادن بهتر از دادن به آب...
می شود وقتی به سویت دست یاری می کشم
می کَشی یا می کُشی؟ فرقی ندارد نازنین
من برایت انتخابی اختیاری می کشم
علی نظری سرمازه
ساحلی تا شهر ساری میکشم ...
بسیار عالی .
موفق باشید