ازشعرو آهنگ فرامز اصلانی شعر نوشتم
............................................................
اگر فراموشم کنی
ترک آغوشم کنی
ترک دل و پیمونم کنی
به این دل میگم
زنده موندن برای تو ارزشی نداره
آه و زاری برای تو فایده نداره
باید زیبا به زیبا بشی
باید دلت به دریا بمونه
بایدزیبابه به بال پروانه دلت بمونه
گل بهار به رنگ چشمات بیاره
افسون هر دل را بدست بیاره
بوی عطر یاس بر تنت همیشه بمونه
تا دل رفته به خانت بیاره
به نسیم صبا بشی
به حال خرابش
تا آواز ترا بخونه
ترا بهتر از جونش بدونه
اگر یک روز بری سفر
از این دل بی خبر
آتش زنی خانه ام
مرا بکشی
زنجیر و بند
رها کنی در قفس
ببری ازم نفس
باز این دل آواز تو میخونه
اگر چه همیشه در جهنم بمونه
این دل همیشه عاشق تو میمونه
پرنده دریا میشه
تو چنگ موج در طوفان رها میشم
میگذرم از هردریا فاصله افتاد بین تو و من
میرم به سمتی که دل تو مرا تنها نزاره
اگردرد تنهایی پر کنه جونم
به رفتن تو بی خبر
میشم تیری رها به قلب تو نشونه
به رنگ چشمونت
تا شبم رنگی بگیره
در آسمون جونم
بوی تو بره به جونم
تا آواز تو بخونه
اسیر رویا میشه
بوسه تو بر لبم
آرزوی واقعیت میگیره
خنده تو پر میکنه آسمونم
با صورت ماهت میخندی به من
میکشی قلبم به دوست داشتن جونم
تا همیشه برات آوا ز تو بخوانه
بیا یار هم بشیم
دستمون در دست هم قرار بگیره
درد و خوشی برای هم بمونه
پایدار وبرقرار باشید
درود بزگوار وادیب دانا