چهارشنبه ۱۴ خرداد
شرجی شعری از پژمان بدری
از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳ ۱۳:۵۵ شماره ثبت ۱۳۴۲۲۸
بازدید : ۴۸۰ | نظرات : ۲۵
|
آخرین اشعار ناب پژمان بدری
|
منتظر بودن فعل قشنگی نیست
چکِ بخت برگشته که برگشت خورد
صاحب خانه
مُدام موعدِ تخلیه را چِک می کرد
و مادرم آخرین بافه ی موهایش را
که می فروخت
منتظر بود
من بزرگ و نان آورِ خانه شوم
منتظر بودن فعل قشنگی نیست
شبیه پرنده ای که پشتِ پنجره
دلباخته ی دانه پاشیدنَت شده؛
نگاهت می کنم،
نگاهم می کند امواجِ دریا
مناظرِ قابِ عکس تو
چشم های تو
که هویت من بود
همین جا هوا شناسی اعلام می کند:
هوای این زخم ها بسیار شرجی ست
دود از سرم بلند می شود
هر شب
قطاری از ستونِ فقراتم می گذرد
و چندین خداحافظ
درونم پیاده می شوند
تا به تکرار این سوالِ مرموز را
باهم مرور کنیم:
چرا ماهیِ خیره سر از تُنگِ تقدیر
به سمتِ دیوارِ آبی بیرون می پَرد؟؟؟
مثل من
که وقتی ترک کردن جایِ تو
زنگِ در را زد
روزی صد بار از ارتفاعِ یک سقوط
به بزرگراهِ زندگی پرت می شوم
و روحم
شبیه پرنده ای که پشتِ پنجره
دلباخته ی دانه پاشیدنَت شده؛
نگاهت می کند
منتظر بودن فعل قشنگی نیست
ما خانواده ی منتظری هستیم
تا همیشه چشم انتظار چیزی باشیم!!
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما جناب دکتر محمدی عزیز | |
|
درود استاد محمدی بزرگوار بهره بردم از کلاس درستان سلامت و تندرست باشید | |
|
سلام مچکرات هادی جان و ممنون از تمام عزیزانی که به این صفحه سر زدند. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
باز هم اثری ژرف از قلم زرین شما
خرم و تندرست باشید