سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      یاد داشت بهشت

      شعری از

      محمدرضا آزادبخت

      از دفتر گاو یک چشم نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۰۲ شماره ثبت ۱۳۳۶۶۳
        بازدید : ۴۸۲   |    نظرات : ۱۰۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      من از پندار تو 
      در خواب دقیقه ها خواهم نوشت 
      خشم تو بزنگاه جنجال ابدی ابرهاست 
      سرزنش وارانه رخصت بده به سمت 
      حوضچه هایی که کودکانه 
      جنون مرا به تو خواهند گفت 
       
      روی پله ها ....
      تاریکی سوال موکد  روشن توست 
      ولو به قیمت زشتی پنجره ها 
      پرنده هم صحبت زخمی پیر مردی ست 
      که شانه هایش را هرگز به تاریکی نمی سپرد 
       
      به ضرس قاطع بگو 
      خورشید آشیان کدام نا آشیان توست ؟
      واین توهم دیوانه ای ست 
      مدام در جراحت باد هذیان می گفت 
       
      رقت انگیز ،خویشتندار سماجت آمیز خورشیدی 
      ای غضب کرده در غرور من 
      اصلا نیازی نیست
      متنفرانه در خورشید 
      اعتراف صمیمانه ی پیرمرد را تشریح بکنی  
      گاهی جان کلام شبیه تاریکی 
      ماه را به فرومایگی خواهد کشاند 
       
      این افسانه ی بزدلانه ی مردی ست 
      هر روز قاه قاه خنده زنان 
      در خیال فرجام زنها گم می شد 
      ویرانه تر از پندارتو 
      گاهی چراغ ها ،ملالت انگیز بارانند 
      ویرانه تر از آسمان 
      رانده شده از تردید ماه 
      یادداشت بهشت در جیبم گم خواهد شد 
      واین سرگذشت جنون سیبی ست 
      که در انزوای مرگ مایه ی رنج آدم شد 
      با احترام محمدرضا آزادبخت 
      تقدیم به ریزه برفهایی که از شدت سرما،  تاریکی را به آتش کشاندند 
      ۱۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۵۴
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و پر معنی است
      سرشار از احساس خندانک
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۵
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۲
      درود استاد استکی ممنونم
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۰۳:۵۱
      درودتان باد جناب آزادبخت گرانقدر
      از دوستان که پنهان نیست میوه های دل برادر خدابیامرزم تنها یادگاری هایمان از اوست و تنها دلخوشیمان خدمت به آنهاست خب این خدمت نیاز به دقت و صرف وقت و حواس و تمرکز همه جانبه دارد چه اینکه این یادگاریها بسیار خردسال و حساس و لطیف هستن
      و مراقبت از آنها باعث فراموشی احوالات خودم هم میشود امیدوارم که خداوند ما را در این مسیر یاریگر باشد تا آنها را به سر منزل مقصود برسانیم
      اگر فعالیتم کم شده مرا ببخشید چرا که بنده خودم سخت مشتاق یادگیری و تکاپو بین ادیبان صاحب قلمم تا اندکی مغزم را مجال آرامش دهم
      لحن کلام شما بسیار صمیمانه است ولی باعث رنجش است که چنین نسبت هایی را بر خود روا بدارید غرور کجا بود ما که هرجا و هر صفحه که بوده شاهد خضوع و فروتنی و ادب شما بودیم من نوشتن را دوست دادم چرا که مرا به دنیای بی خبری می کشاند
      ولی تحریکات ذهنیتان موثر واقع شد و توانستم نیمه شبی فرصتی جسته و در کنکاشی با نتیجه ای نیمه تمام از بندِ تمام کننده ی شعرتان به سرنخی دل خوش کننده برسم
      امیدوارم سهل کننده ی باقی این رمزگشایی شود


      افسانه ی بزدلانه ی مردی ست 
      هر روز قاه قاه خنده زنان 
      در خیال فرجام زنها گم می شد 
      ویرانه تر از پندارتو 
      گاهی چراغ ها ،ملالت انگیز بارانند 
      ویرانه تر از آسمان 
      رانده شده از تردید ماه 
      یادداشت بهشت در جیبم گم خواهد شد 
      واین سرگذشت جنون سیبی ست 
      که در انزوای مرگ مایه ی رنج آدم شد

      به داستان فریب حضرت آدم اشاره دارد که بخاطر فریب شیطان به خیال بالا رفتن درجاتش بی خیال تمام نعمات بهشتی شد و با جنون خوردن سیب خود را به پایین ترین سطح تنزل داد واقعا که زیبا به تصویر کشیدید 

      یادداشت های بهشت در جیبم گم خواهد شد

      و در این بند :

      به ضرس قاطع بگو 
      خورشید آشیان کدام نا آشیان توست ؟
      واین توهم دیوانه ای ست 
      مدام در جراحت باد هذیان می گفت

      خورشید و مکانش که در آسمان است به بهشت و آشیانه و مکان اولیه ی زندگی حضرت آدم اشاره دارد که با خوردن سیب نا آشیان شد

      توهم دیوانه هم احتمالا منظور وسوسه های شیطان بوده که روی نقطه ضعف انسان یعنی حرص و آز انسان مانور می داده که چه زیبا تصویر سازی شده
      جراحت باد یعنی:
      محل زخم جایی که فشار آن باعث ضعف رفتن انسان می شود
      و
      باد به معنای هوا و هوس های نفسانی انسان است
      که بسیار زیبا گویای این موضوع شده که شیطان با گفتن اینکه با خوردن سیب درجه ی تو بالاتر می رود چون هذیان به جان افکار حضرت آدم افتاد

      ولی خداوند حجتش را به انسان تمام کرده و نعمت عقل بخشیده او را که بر چنین هذیان هایی فائق آید چرا که دست آخر شیطان در قیامت خود را بی تقصیر معرفی می کند و خواهد گفت من فقط وسوسه کردم اختیار عمل با انسان بود که به دنبال هذیان راه نیفتد
      امید که همه از مشابه چنین آزمونهای هذیان آلودی سربلند بیرون آییم و این تنها یک درس باشد برایمان

      با سپاس از هنرمندی شاعر که با هذیانِ آدم ،هذیان های ذهنی ام را با چالشی نرم از من دور کرد و ذهنم را با درگیری واژگانش به آرامش دعوت کرد
      برقرار باشید به مهر و همواره برایمان از این چالشهای دلچسب به ارمغان بیاورید
      تقدیمتان
      🌷
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۰۶:۵۳
      درود استاد بانو گماری استاد حاذق شعرناب به به چه نقد تحلیل ارزشمندی
      دیدی گفتم که گره این کار دست شماست اصلا فکر نمی کردم که چنین از شعر پانتومی من بر بیایی
      خیلی زیبا بیان کردید پانتومی که مدام در حال تغییر است
      احسنت به هوش وذکاوتتان
      این بازیگر شعرم در فکر تدبیر دیگری است که چگونه دوباره نقش بازی کند مگر می شود این همه سخن زیبا را نادیده گرفت
      خداوند میوه های برادرتان را نیز برایتان نگه دارد
      چقدر شیرین اند وقتی عجولانه شیطنت وار با عمه ی خود به تفکر شعر من می نشینند
      خود نیز این گونه میوه را دارم خیلی سخت است از پسشان در آمدن
      دختر کوچکم مدام نقش بازی می کنند وشعرگره گشایی پروین را در حالتهای گوناگون می خوانند ومدام جای هایش را عوض می کند جای همه حرف می زند به نظر شما این همه حرکات خودش شعری بلند نخواهد بود
      خداوند موفقیت روز افزون را به شما در امر نگه داری وحمایت بی دریغتان عطا فرماید سپاسمندم تا آسمانی که جای جنون سیب آدم نبود
      ارسال پاسخ
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۴۶
      درودتان باد جناب آزادبخت
      خوشحالم که کمی خستگی از تن شعرتان به در شد
      و سپاس بخاطر دعای خیر و مهرتان امیدوارم شاهد عاقبت بخیری اولادتان باشید
      بلی درست می فرمائید من بیشتر با زبان شعر با آنان همصحبتی میکنم تا زبانشان در چرخش سلیس و روان شود و همیشه شهد و شکر از کلامشان بریزد
      دنیای کودکانه دنیای قشنگی ست باید در آن غرق شد تا بدانید می ارزد به بی خیالی از عنصرِ زمان و مکان
      به راستی که اگر غرق در رفتار کودکانه ی دخترکتان شوید بی شک خود به خود شعر را میهمان افکار بلندتان خواهد کرد
      باز هم سپاسمندی و امیدوارم که حمایتگر همیشگی همواره ما را یاریگر باشد و چشم بصیرت ببخشد که این مددهای همیشگی را عمیقاً درک کنیم
      شاد و سرزنده باشید
      🌷
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۲۷
      درود بانوبنده به رفتار چند نفر خیره می شوم بازیهای کودکان در کوچه ها ودرخانه
      رفتارپیرمردان در کوچه
      ورفتار زنها دراجتماع
      ورفتار خودم نسبت به محیط وزمانی که میطلبد
      گه گاهی اشعارم را روبروی آینه بارها به تکرار می خوانم تا باورم شود آنکس که در آینه می خواند من نیستم
      کسی دیگر است نقش مرا یاریگر وبازیگرشده است تا به جایی می رسم از شدت شوق خودرا در آینه می بوسم
      سپاس دوباره از آمدنتان
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۷
      درود استاد بانو گماری خداقوت و احسنت به نقد گهربارتان
      خداوند یاری رسان تمام مشکلات و گرفتاری هاست عمه ی خوب همیشه در یاد خواهد ماند خدا حفظ کثیرتان بدهد برای همت والایتان در امر تعلیم وترببت
      بدرستی معلمی پاک وصادق برای برادر زاده هایت هستی
      موفق وموید باشید در پناه خداوند متعال
      ارسال پاسخ
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      درودتان باد مهربانو صیاد که خود صید یک شاعر شدید
      به تازگی متوجه شدم که شما همسر جناب آزادبخت هستید از چنین پدر و مادری باید که به زودی شاهد حضور فرزندانتان در این سایت وزین شعر ناب باشیم بی شک فرزندانتان نیز خلق و خوی شاعرانه گرفته اند
      در پروفایلتان هم به شغل شریفتان اشار‌تی داشتید که در مکتب انبیا مشغول فعالیت هستین پس باید انسانی صبور باشید و بدانید تعلیم و تربیت گاهی میتواند بسیار شیرین شود آنگاه که تلاشهایت را به نتیجه نزدیک میبینی
      یادش بخیر زمانی من هم تدریس میکردم ولی من علاوه بر مشاور مثل بازیکن نیمکت ذخیره بودم برای هر درسی دبیر کم بود مرا فرا میخواندن شاید هم خنده دار باشد که تمام دروس دبیرستان را تدریس میکردم
      یادم می آید زمان دانشجویی یکبار دیر کردم استاد زبان که فردی مُسن بودند به من گفت گمار تو چرا دیر کردی نمیگی من دست تنها چیکار کنم
      ببخشید از اطاله ی کلام یهو یاد خاطراتم افتادم نتونستم جلو احساسمو بگیرم
      بابت دعای خیرتان بسیار سپاسگزارم
      در پناه حق سبز و برقرار باشید
      خندانک
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      حدود ۱ ماه پیش
      درود استاد بانو گماری ایشان صید من شدند نه من صید ایشان
      سالهاست باهم هستیم
      بچه ها را بجز درسشان هیچ گونه فعالیت مجازی ندارند تا خوب موفقیتشان را نبینم اجازه فعالیت نمی دهم
      وگرنه استاد همیشه اصرار دارد
      از اینکه فعال و خود جوش دانشتان را در اختیار ما می گذارید سپاس مندم
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۶:۰۹

      روی پله ها ....
      تاریکی سوال موکد روشن توست
      ولو به قیمت زشتی پنجره ها
      پرنده هم صحبت زخمی پیر مردی ست
      که شانه هایش را هرگز به تاریکی نمی سپرد

      سلام و عرض ارادت استاد آزادبخت گرامی خندانک
      اشعار خاصتان همیشه ذهن را درگیر دریای خیال انگیزی می کند که عمق زیبایی آن ناپیداست
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۰۹
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۶
      درود استاد میرزادوست ممنونم
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۶:۱۲
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۰۹
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود مدهوش( یامور)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۱۲
      درودتان استاد ازاد بخت عزیز و ارجمند💜❤️👏🤞🎖️🥇☄️🕊️🥂

      صور خیال همانند کبوتر پرواز میکند و به اشیان مینشیند،دست مریزاد🥂🕊️☄️🥇🎖️🤞👏


      شعری زیبا و دلنشین،باهنرمندی و خوشفکری ،افرین ها بسیار زیبا ترسیم و بیان شده ،قلمتان هماره نویسا و پایا🌹🪷🌟🌟🌱🪴🪴🪴⭐🍃🍃💥💥💥💥👏🤞🙏🌾✨🫶☘️🌸
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۰۹
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۷
      درود استاد مدهوش ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۵
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۱۹
      درود و عرض ادب و احترام استاد آزادبخت معزز

      یادداشت بهشت در جیبم گم خواهد شد
      واین سرگذشت جنون سیبی ست
      که در انزوای مرگ مایه ی رنج آدم شد

      شعری زیباست و تامل برانگیز

      بمانید به نیکویی
      خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۱۰
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۷
      دروداستاد ایوری ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
      یادداشت بهشت در جیبم گم خواهد شد
      این سرگذشت جنون سیبی ست
      که در انزوای مرگ مایه ی رنج آدم شد
      تقدیم به
      ریزه برفهایی که از شدت سرما، تاریکی را به آتش کشاندند
      خندانک خندانک
      خندانک
      این قسمت خیلی عالیست استاد خندانک
      مرحبا به توان مربا خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۸
      درود استاد نظری ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۴۶
      مربا به با مخلفات قانونی
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۳
      درود استاد به توان مربا ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۰۹:۱۰
      شاعر گرامی
      طبعتان جوشا
      زبانتان گویا
      قلمتااان نویسا
      هزاران درود
      استادبزرگوار
      خندانک خندانک خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۱۰
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۹
      درود استاد دزفولی ممنونم
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۴
      درود استاد نظری ممنونم از گل آرایی در صفحه
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۷
      خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۱۲
      با سلام و عرض ادب آقای آزادبخت بزرگوار
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۰
      درود جناب بیدقی ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      فرامرز عبداله پور
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۲۶
      درود
      مثل همیشه
      زیبا و دلنشین
      سروده اید
      ⚘⚘⚘⚘
      رقص قلمتان ابدی
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۰
      درود جناب عبداله پور ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسر کریمی
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۳۱
      درودها بر شما زیبا سرودید خندانک
      موفق باشید خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۱
      درود جناب کریمی ممنونم
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۶:۰۰
      سلام ودرود استاد
      بسيار زيبا و جالب بود خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۱
      درود بانو عادلی ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمان طاهری
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۸:۰۳
      درودتان باد جناب آزادبخت استاد سپیدسرای زیبا نویس
      بسیار زیبا سروده اید
      رد قلمتان ابدی 🤍🙏🌹
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۴۲
      درود جناب طاهری ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      معصومه خدابنده
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۰۸
      سلام واحترام استاد آزادبخت سپید سرای گرانمهر
      رقص قلمتان ماندگار
      بسیار عالی سرودید درودهایم تقدیمتان
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۴۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۱
      درود بانو خدابنده ممنونم
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۹
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۵
      درودتان ودستمریزاد استاد عزیز خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۵۴
      درود استاد انصاری عزیز وگرامی ممنونم ازاین همه محبت وصمیمیت
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۵
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۴۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۵۵
      درود استاد انصاری ممنونم از گل آرایی در صفحه
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      سعید ابول مشدی
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۰۱:۳۵
      احسنت 🙌🙌احسنت 🙌🙌قلمتان همیشه نویسا
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۰۶:۳۷
      درود جناب ابول مشدی ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۵
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      رسول دبیر (نافذ)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۰۶:۴۴
      باسلام و احترام استاد بزرگوار
      بسیار عالی و زیباست
      درودها نثارتان
      خندانک خندانک
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۵
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۲۴
      درود جناب دبیر استاد گرانقدر ممنونم از لطف عالی و متعالی تان
      مدینه ولی زاده جوشقان
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۲۸
      درود بیکران خندانک
      تامل بر انگیز و در گیر کننده ذهن
      جالب است ذهن را به چالش می کشد
      و قسمت پایانی شعر ،ریزه برف هایی که از شدت سرما، تاریکی را به آتش کشاندند. بسیار زیبا و عالی بود خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۱۶:۵۱
      درود بانو ولی زاده ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد اکرمی (خسرو)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۴۶
      درود جناب آزادبخت
      موفق باشید
      خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۱۶:۵۲
      درود جناب اکرمی ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      حسام رجبی
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۱۲:۴۱
      سلام
      خشم تو بزنگاه جنجالی خشم ابدی ابرهاست

      بی نظیرین استاد خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۱۶:۵۲
      درود جناب رجبی ممنونم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدکریمی (پویا)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۰۲
      درود و عرض ادب برادر نازنین

      با اجازه شما اندکی در مورد شعر مخیلتان مینویسم البته نقد نیست فقط به عنوان یک مخاطب که نسبت به شعرتان حساس است

      "تو"در سطر اول خطاب به چه کسی است برایم معلوم نشد
      پندار ،هم میتواند اندیشه باشد هم شک وتردید
      یک نوستالوژی دقیق در بند اول گنجانده شده است که بیانگر مهارت و تخیل قدرتمند شاعر است

      "خشم تو بزنگاه جنجال ابدی ابرهاست"
      آیا خشم همان رعد و برق است و جنجال ابدی ابرها همان بارش باران؟
      که در نهایت به سمت حوضچه هایی ختم بخیر شده اند و نوستالوژی شاعر را شکل داده اند؟
      اما چرا سرزنش وارانه؟

      در بند بعدی بازهم نوستالوژی،بسیار زیبا ،پرنده ای که همصحبت پرنده زخمی است شانه هایش را به تاریکی نسپرده است خندانک خندانک

      واژه های کیلدی:تو_تاریکی_توهم_پیرمرد_یاداشت بهشت

      در بند بعدی باز هم مخاطب با"تو "مواجه میشود که دیوانه ای در جراحت باد هذیان سوال درباره آشیانه خورشید میکند که بازهم تصویری چندبعدی و بسیار زیباست...

      برادر عزیز شعرتان بسیارزیباست که با چند بار خواندن پی به زیبایی های بیشتر آن میتوان برد
      برایتان بهترینها رو آرزو میکنم و عذر خواهی میکنم از اینکه کلامم به طول انجامید🌷🌺🌷🌺🌷🌺


      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۳
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۰:۳۳
      خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۰۰
      درود جناب کریمی از تحلیل ارزشمندتان فیض بردیم بحث ضمایر در اشعار حقیر ضمایر گم و مجهولی هستند که پیوسته تودر تو گم می شوند شبیه بازیگر تئاتر یک نفره ای است مدام در حال تعویض نقش است چنان نقش مجهولی بازی می کند که برای مخاطب در لفافه بماند البته باید گفت اشعار حقیر هنوز نتوانسته اقناع دست جمعی شعر ناب را جلب کند وخود نمی دانم چرا؟
      در شعر اریکه حقیر که چند نقد متوالی بانو گماری بر آن نوشتند بحث ضمایر آن نیز پیچیده بود یکی از خصوصیات شعری حقیر نیز همین پیچیدگی ساده ای است که می تواند ذهن کور خواننده را به خود جلب کند ودراین شعر عنصر ی که در آن مشهود نیست عنصر فریب است که سبک حقیر را نسبت به گونه سبک های سپید متمایز می کند البته این خودخواهی است که می نویسم البته برای کسب اطلاع می گویم
      کلید این شعر فقط چند نفر آن را بازمی کنند دوبانو از سایت ودونفر از آقایان
      سپاس از آمدنت خیلی خوشحالم کردی و خوشحال تر می شوم که همیشه سلامتی وسرزنده بودنت را ببینم وخواهشی دارم فعال باشیدفعال بودن شما برای شعرناب نعمت بزرگی ست
      کوچک شما برادر حقیر آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۰۷
      درود استاد انصاری راضی به زحمت نبودم
      ممنون از گل آرایی در صفحه حقیر
      ارادتمندشما آزادبخت خندانک
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۰۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۱۴
      خندانک خندانک
      پیام مفخم
      دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۹
      جناب آزاد بخت برادر عزیزم ،مانند همیشه ما را در پیچ در پیچ واژه ها و اشاراتی که مدام تغییر میکنند رها میکنی و از سر درگمی ما در این لابیرانت خشنودی ....اما واقعا من این را بعنوان سبک پذیرفته ام و از آن لذت می برم یعنی بجای موشکافی در لغات بیشتر از حس کلی قطعه منتفع می شوم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      رقت انگیز ،خویشتندار سماجت آمیز خورشیدی
      ای غضب کرده در غرور من
      اصلا نیازی نیست
      متنفرانه در خورشید
      اعتراف صمیمانه ی پیرمرد را تشریح بکنی
      گاهی جان کلام شبیه تاریکی
      ماه را به فرومایگی خواهد کشاند خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا آزادبخت
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۱۸:۱۸
      درود جناب مفخم برادر گرامی ممنونم از تحلیل ارزشمندتان
      اشارات مدام در حال تغییر
      خیلی خوب بیان کردید بسان همان بازیگر تئاتر یک نفره ای ست که مدام در حال تغییر است شبیه پانتومی در حال حرکت است که هر لحظه تفکر خاصی را دنبال می کند وخود نیز بدان واقفم شعر نیز باید همین طور باشد ارتباط عمودی وافقی شان بوسیله تار مویی وصل است که هرچشمی نمی تواند آن را ببیند
      سپاسمندم که آمدی وشعر م را خواندی خیلی خوشحال شدم
      ارسال پاسخ
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۰۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      پیام مفخم
      پیام مفخم
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۱۴:۰۶
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۱۲:۳۳
      🌷درودتان باد جناب آزادبخت گرانقدر
      گاهی انتهای اوهام به دریچه ای از گیرایی خاص ختم میشود
      مثل این قسمت
      تقدیم به ریزه برفهایی که از شدت سرما، تاریکی را به آتش کشاندند
      واقعا که اینجا رو خیلی زیبا قلم زدید
      فعلا به همین مقدار بهره از این صفحه قناعت میکنم تا در مجالی دیگر بر ساحل بحر سپیدتان مروارید را به جستجو بنشینم
      تقدیمتان
      🌷
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۰۷
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۱۸:۲۷
      درود این قسمت را که آوردی استاد بانو گماری
      جزیی از شعر است یعنی قهرمان شعر تاریکی که در پایان ماجرا می آید
      شبیه نویسنده اتریشی اشتفان سوایک که در حدیث شطرنج قهرمان داستان در پایان ماجرا خودرا نشان می دهد
      البته باید گفت یکی از بانوانی که در بالا ذکر کردم شما هستید
      خوب می دانم از پس تحلیل این شعر بر می آیی ولی پیش خود اندیشیدی مبادا آزادبخت غرورش بگیرد وهی مداوم برایش بنویسم
      اگر آمدی چیزی ننوشتی زیاد ناراحت نمی شوم چون حضور شما برایم ارزشمند است تا نوشتن نظر
      البته نظرات نیز پیش برنده هستند وخالی از لطف نمی باشد
      سپاس که آمدی ونوشتی اگر وقت کردی شبیه شعراریکه برایم بنویس
      باور کن قریب به دوسال می شود هنوز می روم آن را می خوانم خیلی تاثیرات مفید وسازنده ای داشت
      سپاس از خواهر ارجمند والا تبار بانو گماری استاد حاذق شعرناب
      آوا     صیاد
      سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۰۶
      خندانک
      محمد منصوری بروجنی
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۰۶:۵۹
      سلام و درود
      خیلی زیبا بود
      احسنت خندانک خندانک خندانک
      آوا     صیاد
      آوا صیاد
      حدود ۱ ماه پیش
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۰۷:۰۹
      درود استلد منصوری ممنونم
      آوا     صیاد
      حدود ۱ ماه پیش
      خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2