گذرگاه سکوت

سلام قلم خوبی دارید مرحبا

دستهایت را روی قلبت بگذار و به شُکرانه ی ِ شادیِ ضربانش
چونان خورشید بر سرِ جهانیان بتاب

پر احساس و زیباست

سروده کوتاه و دوست داشتنی بود
به نظرم نگاه شاعر واقع بینانه در اکثر قسمتهای شعر بود
شاید اگر ...
درقسمت

تنها تکه‌ای از خاطره‌هایم را
در باد گم می‌کنم.
در ،،،( یاد ) گم میکنم بهتر باشد
زیبا بود
موفق باشید

درود برشما جناب مداح گرامی
زیبا و احساسی است
بمانید به مهر

درود بر جناب مداح عزیز..
زیبااااست..

درود. شعری ست زیبا و ستودنی خصوصا با در نظر گرفتن سن شما عالیست. اگر کسی در مصراع میگفت «...می‌تپد، آهسته‌تر از نبض زمان» (یا...می تپد، آرام تر از نبض زمان...یا...می تپد، کند تر از نبض زمان). شاید این را گفتم؟ چون «کُندتر» ذاتا ثقل تلفظ دارد و موجب دست انداز در کلام است. البته جدیدا مردم با چشم شعر می خوانند و این باعث متوجه نشدن برخی از این امور شده است. البته اصراری نیست و ممکن است حتی از نظر بقیه کند تر بهتر باشد. اما ترکیب نبض زمان خیلی خوش آهنگ و در عین حال پر معنا و دنیاساز است.

درود بر شما صدامتیاز

درود برشما
شعر نابی بود