سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دادگاه درون

        شعری از

        علی مداح(طاهر)

        از دفتر دلنوشته های مبهم نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ حدود ۱ ماه پیش شماره ثبت ۱۳۳۲۶۳
          بازدید : ۷۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی مداح(طاهر)

        در چشمِ شما
        قضاوت نیست؛
        نه چیزی که بگوید کیستم
        و نه چیزی که مرا بشکند.
         
        من مدت‌ها پیش
        در آینه‌ای تاریک،
        دستانم را بر گلوی خود نهادم
        و حکمی صادر کردم؛ :
        محکوم،
        محکوم به گناهانی که شاید نبودند
        یا بودند
        ولی چه فرقی می‌کند؟
        من خودم،
        خودم را به صلابه کشیدم.
         
        خوبی و بدی
        معنایشان را گم کرده‌اند.
        دیگر نمی‌دانم
        کدامین خط را رد کرده‌ام
        و کجا ایستاده‌ام.
        اصلا آیا رهایی وجود دارد؟
        آیا از این زندانِ خودساخته
        پناهی خواهد بود؟
        یا شاید من،
        با این زنجیرها
        یک‌تنه زنده‌ام
        و هیچ راهی جز ادامه‌اش نیست.
         
        مدت‌هاست
        که هیچ قاضی‌ای نبوده
        جز من،
        تنها من،
        و این حکم
        هر روز
        در گوشم فریاد می‌زند،
        تا باور کنم
        که سزاوارِ تنهایی‌ام.
         
        لطفاً،
        نه شما
        و نه هیچ‌کس،
        دیگر مرا قضاوت نکند.
        من،
        محکوم به شکستن
        در دنیایی بی‌صدا هستم
         و در این سکوت
        تنها صدای قاضی‌ای است که
        درون من،
        همیشه حاضر است.
        و من،
        تنها محکوم این دادگاهِ بی‌پایان.
         
         
        این شعر از جمله نویسنده بزرگ روسی فئودور داستایوفسکی الهام گرفته شده ..:
         
        درباره من قضاوت نکنید ، من خودم درباره خودم قضاوت کرده‌ام و الان مدت هاست که خودم را محکوم کرده‌ام و گناهکارم، مدت هاست ..
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        حدود ۱ ماه پیش
        درود بزرگوار
        پر احساس و زیباست
        جسارتا با معنی آن موافق نیستم:
        1- قضاوت در مورد دیگران پسندیده نیست
        دیگران را همانگونه که هستند باید پذیرفت
        2- احساس گناه کردن باید منجر به توبه بر درگاه رب جلیل شود و سپس فراموش گردد
        با خود یدک کشیدنش نوعی کسالت روحی نیست؟
        3-.... خندانک خندانک
        علی نظری سرمازه
        حدود ۱ ماه پیش
        لطفاً،
        نه شما
        و نه هیچ‌کس،
        دیگر مرا قضاوت نکند.
        خندانک خندانک
        خندانک
        درود بر شما خندانک
        پیام مفخم
        حدود ۱ ماه پیش
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2