بیماری مسری

عجب غزل دلربایی...
لذت بردیم از اینهمه شعرآشوبی...
درود بر شما
خوش آمدید
روز پر خیر و برکتی داشته باشید

درود
عاشقانه ی خلاقانه ایست
موفق باشید

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد

درود بر جناب صادقی عزیز..
زیباااا است..
احسنت..

درود جناب صادقی زیبا وارزشمند است

د رود برشما شاعر گرامی

جالب و ریبا بود

درود. واقعا زیبا و صمیمی بود. اصلا من مخلص همه صادقی هام (آقای علیرضا صادقی و شما که قلم زیبایی دارید هر دو).
پیش از این دلدادگی ،پیمان ز شعر آگه نبود
عاشقی گاهی چه نعمت ها عنایت میکند...
آفرین.
ضمنا به سایت شعر ناب خوش اومدید❤️👌❤️👌❤️👌

درودها بر شما زیبا سرودید
موفق باشید در پناه حق
من درست متوجه نشدم پیمان چرا باید دنبال ‌‌‌وصل یوسف مصری باشه

عاشقی در شهر ما بیماری مسری شده
گفته اند از راه چشمانت سرایت میکند




درود بیکران بسیار زیباست

گرچه وصل یوسف مصری مرا مقدور نیست
بودن اندر در جمع مشتاقان کفایت میکند


یه در زیادی چاپ شده
اندر را دریاب

بودنت در جمع مشتاقان کفایت می کند

اون بیت که یوسف مصری اشاره به داستان خریدارهای حضرت یوسف در بازار برده فروش ها داره . که پیرزنی با مقداری ریسمان اومده بود و میخواست یوسف رو بخره. بهش گفتن آخه به چه امیدی اومدی یوسف را با این مبلغ ناچیز بخری. میگه میدونم. همینکه اسمم توی لیست خریدارا باشه کافیه.
جنسیت مطرح نیست. منظورم اینه که با اینکه میدونم بهت نمیرسم همین که جزو خاطر خواهات باشم کافیه.

درود جناب صادقی
همین مصرع کمی ضعف تالیف دارد
میشه بهترش کرد

سلام بزرگوار
قلمتان نویسا
در پناه حق
موفق وپیروز باشید

درود
زیبا و دلنشین و پر معنا
سروده اید
⚘🌺❤
رقص قلمتان ابدی

عالی بووود😍😍😍