يکشنبه ۴ آذر
نغمهی زندگی شعری از علی پورزارع هیچ
از دفتر هیچ نامه نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ تير ۱۴۰۳ ۲۲:۰۱ شماره ثبت ۱۳۱۳۴۷
بازدید : ۶۶ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر علی پورزارع هیچ
آخرین اشعار ناب علی پورزارع هیچ
|
«نغمهی زندگی»
میشنوی!
صدای باد میان شاخههای درختان را،
صدای آواز جیرجیرکهای عاشق را،
که سر میدهند نغمهی شادی،
در کنار یار؟
شاد و خندان،
میپرند از این شاخه،
به آن شاخه.
غرق در دنیای خود،
غرق در آرامش،
آسوده.
گویی سروشی در لاهوت
ترانهی آنها را سروده!
سنجاقکی به مهمانی آنها آمد.
کامیابی آنها را دید،
همراه آنها خندید،
گاه با آنها رقصید.
از شادی آنها شاد.
پروانه ای نشسته بر شاخهی بالای درخت،
صدای سرور آنها را شنید.
به گرد آنها چرخید.
چلچله چهچه زنان،
سوار بر باد،
از بلندای آسمان،
همراه آنان،
نغمهی شادی سرداد.
باد،
نغمهی شادی آنها را،
می پراکند،
در جای جای جنگل.
تا دوردست سرسبزی.
تا بیکران هستی.
آسمان لبخندی زد،
ابر از شوق گریست،
و قطرات باران را
چون مروارید،
به جنگل هدیه داد.
رنگین کمان،
زیبایی آنرا دوچندان میکرد.
زمین باز نفس کشید،
درختان دست در دست،
رقصیدند به آهنگ باد.
گنجشکی از راه رسید،
جیرجیرک را به منقار گرفت،
پرید.
بچه هایش راضی،
خوشحال،
حالا سیر!
قارقار کلاغ در جنگل پیچید.
میشنوی!
«هیچ»
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما سپاس گزارم گرانمهر 🌹🙏🏻🙌🏻 مانا باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.