جمعه ۹ آذر
قفل سکوت شعری از افسانه نجفی
از دفتر خورشید_خان اسد نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۶:۵۰ شماره ثبت ۱۲۹۳۶۸
بازدید : ۲۶۰ | نظرات : ۳۹
|
آخرین اشعار ناب افسانه نجفی
|
_دارد؛
روی دستان ِ واژه
جان می سپارد
سکوت!
_ آی اشک ها!
شما بزرگی کنید
بر مذاب ِزخم های عشق
بیایید فرود...
_با شمایم!
ای طبیبان آسمانی رنج ها!
بر شما باد؛ درود...
_درود!
_واژه باید
که سنگسار شود
بس که
قفل بسته بود
بر لب های سکوت !
_واژه نابکار است؛
نابکار و دورو...
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر استاد حمایتگر و خواهر مهربونم خیلی خوب و روان بود نقد آموزنده تون مچکریم از زحمتی که میکشید دوستتون داریم.. | |
|
درود ها بر استاد وخواهر نازنینم بسیار عالی مثل همیشه در پناه خق محفوظ باشید وسپاسگزار محبتتوزحمات شما هستیم | |
|
قفل بستن...طلسم کردن...بس که...بستن...هم آهنگ حفظ میشه هم معناهای چندگانه ...و سکوت دوم باز هم تکرار شده که تاکید بشه به دشمنی بین واژه و سکوت و باز حفظ آهنگ و تکرار حرف س... ممنون از این همه لطفت عزیزم.من از ادبیات چیزی سرم نمیشه.خوشحال میشم از حمایت و راهنمایی شما و دوستان. یه دنیا تشکر... | |
|
اووووف که پسند شاهزاده هم افتاد... ممنون | |
|
صد البته...ممنون از لطف و همراهی تمام دوستان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بانام ویادخداو
درودبرشما بانو نجفی عزیزم
سپیدزیبایی ازشما خواندم
آفرین
🌼سپیدتان تان علاوه براینکه چیدمان مرتب و قشنگی داشت چندتصویر زیبا وبکرداشت اندیشه خوبی پشتش بود عاطفه وتخیل قوی داشت
موسیقی خوبی داشت چون قافیه هم داشت وآهنگین می نمود وعلاوه برآن آرایه هم داشت ...
آفرین برشما با توجه جستجویی که دردیگرآثارتان درسایت کردم شمارادرشعرسپید شاعرخوبی یافتم خوب وشسته ورفته وموجزمی سرایید ....
🌼🔷️حال منظور ازموسیقی درشعرسپید چیست
همانطورکه میدانید یکی ازویژگیهای مهم شعرکه باعث لذت بیشتروجذب مخاطب است داشتن موسیقی است
موسیق درشعرانواعی دارد
موسیقی بیرونی شعر: همان چیزی است که وزن عروضی خوانده می شود و لذّت بردن از آن امری غریزی است.
موسیقی کناری: منظور تناسب دو کلمه یا دو حرف در آخر مصراع است مانند: دیدار و بیدارکه درواقع همان قافیه ها هستند
ومنظور ازموسیقی درونی: مجموعه ای از تناسب هاست که میان صامت ها و مصوت های یک شعر ممکن است وجود داشته باشد.
که موسیقی درونی متشکل از آرایه های معنوی وآرایه های لفظی است
آرایه های لفظی عبارتند از: واج آرایی ، تکرار ، سجع، موازنه، ترصیع، جناس و اشتقاق
آرایه های معنوی عبارتند از: مراعات نظیر، تلمیح، تضمین، تضاد، تناقض، حس آمیزی، ایهام، ایهام تناسب، لف و نشر، اغراق، حسن تعلیل
🌼♦️بدون شک هرشعری که موسیقی دارد شعری موفق تر وبی نقص ترودلنشین تراست
موسیقی نه تنها در شعرکلاسیک بلکه درشعرسپیدهم باید رعایت شود
البته موسیقی بیرونی شعر درشعرسپیدنمودی ندارد و بیشتر از موسیقی درونی کلمات استفاده می کند و گاهی نیز از موسیقی کناری که همان قافیه است و موسیقی معنوی کمک می گیرد تا ضعف خود را از لحاظ نداشتن وزن عروضی یاهمان موسیقی بیرونی جبران کند ...
🌼♦️اگردراین شعرشمادقت کنیم علی رغم اینکه وزن عروضی ندارد اما قافیه دارد وآهنگین است واین یعنی داشتن موسیقی
گرچه قافیه درشعرسپید الزامی نیست وجای مشخصی ندارد اما بودنش هم اشکالی ندارد وزیباترهم شعررامی کندچون برموسیقی شعرتاثیرزیادی دارد
فرود ،درود،وبود دراین سپید قافیه اندوبه زیبایی درجای خودنشسته اندونقش خودرا خوب ایفا کرده اند...
🌼🔷️شخصیت بخشی به واژه ها وسکوت درابتدای شعرتصویرزیبایی رابوجود آورده
جان سپردن سکوت روی دست واژه ها زیباست
شاعربااشکها حرف میزندوازآنها خواهش می کندکه بزرگی کنند وفرودایندبرمذاب زخمهای عاشق
🌼تشبیه کردن اشکها به طبیب آسمانی رنجها تشبیه بسیارعالی وزیبایی بود
براستی که گاهی اشکها وگریه کردن بهترین درمان دردهاست
چون باکمی گریه آرامش می گیرد آدمی
ودرآخرهم حکم می دهد که واژه ها باید سنگسارشوند....
چراکه قفل زده اند
برلبهای سکوت
تناقض قشنگی دراین بندهست
چگونه واژه می تواند قفل بزند برلبهای سکوت
آخرواژه که خودش یعنی حرف یعنی شکستن سکوت .....
وخوب هم به پایان بردندشعررا زیادتوضیحی ندادن وبقیه ی توضیحات رابه خودمخاطب سپرده اند تا خودش کشف وشهودکندوبفهمد منظورشاعررا ...
آفرین درکل سپیدی زیباوموفق بود لذت بردم
ایجازهم در کلامتان بود ...
🌼🧊فقط یک ضعف تالیف کوچک من دربندآخر حس کردم که خیلی دقت نظرمی خواهدودرظاهرهم شاید درست نباشد وشاید مته به خشخاش گذاشتن است وآن هم این است که به نظرم قفل زدن بهترودرست تره، بستن بیشتربرای زنجیرونخ واینجورچیزها استفاده می شود و چون قفل خودش هم بازوبسته می شود به نظرمیاداگربگوییم قفل زده است قشنگترباشد است به جای بودهم فعل است بهتره باتوجه به اینکه زمان فعل دربالا زمان حال است
و دیگر اینکه واژه ی سکوت درابتدا آمده واگربه جای سکوت دومی کلمه ی دیگری بیابیم به نظرم بهتراست مثلا بگوییم برلبهای خاموشی
من بند آخر رااینگونه ویرایش کردم
_واژه باید
که سنگسار شود
بس که
قفل زده
بر لب خاموشی !
وشعرکاملش اینگونه میشودبااین تغییرات:
_دارد؛
روی دستان ِ واژه
جان می سپارد
سکوت!
_ آی اشک ها!
شما بزرگی کنید
بر مذاب ِزخم های عشق
آیید فرود...
_با شمایم!
ای طبیبان آسمانی رنج ها!
بر شما باد؛ درود...
_درود!
_واژه باید
که سنگسار شود
بس که
قفل زده است
بر لب های خاموشی !
این بندپایانی نباشدهم مشکلی ایجادنمیکند
_واژه نابکار است؛
نابکار و دورو...
ببخشید البته کمی فضولی کردم خواهرخوبم اینها فقط وفقط نظربودوشما می توانید نپذیرید...
شماراشاعرتوانایی یافتم وبه نظرم کمی مهجورمانده اید
در نقدونظرات بیشتر شرکت کنید تاشعرتان هم متعاقبا بهتروبیشتردیده شود...
موفق وسلامت باشید درپناه خداوند بزرگ