جمعه ۵ بهمن
هجران شعری از مریم رحمتی پویا
از دفتر سنگ خارا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ ۰۱:۱۲ شماره ثبت ۱۲۶۵۹۶
بازدید : ۳۱۵ | نظرات : ۴۷
|
دفاتر شعر مریم رحمتی پویا
آخرین اشعار ناب مریم رحمتی پویا
|
تماشا کن گذشت از حد غم هجران تو یارا
نوید وصل دیدارت کند درمان دل مارا
نیازار این دل خون را ، که نازک تر بود از هر
حباب و شیشه و تُنگ بلورش ، نیست از خارا
چه غمناک است این بخش از خیانت دیدن آدم
که از یاران هم پیمان خود بینی ،نه از اعدا
نباشد این جهان را اعتباری یک سر سوزن
بگیرد آه وامق در زمانه دامن عذرا
دلم غرق تمنایت ، ز جان مایل به دیدارت
بماند داستان عشق تو در سینه پا بر جا
مریم رحمتی پویا "تمنا"
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما جناب استاد حکیم گرامی | |
|
درود جناب حکیم استاد بزرگوار.. خدا قوت.. برقرار باشید | |
|
درود بر استاد حکیم فرزانه ارزنده و اموزنده | |
|
سلام و درود جناب حکیم بزرگوار قبل از هر چیز تشکر میکنم که وقت گذاشتید و شعر ناقابل بنده حقیر رو خوندید دقیقا درست میفرمایید شاید باورتون نشه ولی من خودم دقیقا ابتدای شعر نوشته بودم تماشا کن .... ولی متاسفانه یکی از اساتید از من خواستند اینو تغییر بدم بقیه فرمایشات شما کاملا صحیح سعی میکنم در اولین فرصت تغییرات رو انجام بدم بازم ممنون که وقت گرانمایه تون رو گذاشتین انتقاد سازندست | |
|
سلاممجدد استاد گرانقدر تغییراتی دادم پیگردفرمایشات شما میفرستم خدمتتون خوشحال میشم اگر ایرادی هست بفرمایید تماشا کن گذشت از حد غم هجران تو یارا
نوید وصل دیدارت کند درمان دل مارا
نیازار این دل خون را ، که نازک تر بود از هر
حباب و شیشه و تُنگ بلورش ، نیست از خارا
چه غمناک است این بخش از خیانت دیدن آدم
که از یاران هم پیمان خود بینی ،نه از اعدا
نباشد این جهان را اعتباری یک سر سوزن
بگیرد آه وامق در زمانه دامن عذرا
دلم غرق تمنایت ، به جان مایل به دیدارت
بماند مهرت ای جان در دل افسرده پا بر جا
| |
|
درود بر شما حالا بهتر شد موفق باشید | |
|
سلام و درود ممنونم استاد تماشا کن گذشت از حد غم هجران تو یارا
نوید وصل دیدارت کند درمان دل مارا
نیازار این دل خون را ، که نازک تر بود از هر
حباب و شیشه و تُنگ بلورش ، نیست از خارا
چه غمناک است این بخش از خیانت دیدن آدم
که از یاران هم پیمان خود بینی ،نه از اعدا
نباشد این جهان را اعتباری یک سر سوزن
بگیرد آه وامق در زمانه دامن عذرا
دلم غرق تمنایت ، ز جان مایل به دیدارت
بماند داستان عشق تو در سینه پا بر جا
| |
|
سلام و درود بزرگوار ممنونم از محبتتون زنده باشید و پایدار | |
|
سلام و درود ممنونم از محبتتون بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چون اجازه نقد دارم نکاتی را عرض میکنم از قبل به خاطر گزندگی نقد عذر می خواهم.
غزلی زیبا،با احساس و عاشقانه خوندم عاطفی بود.و هم اینکه حدیث جدایی بود.
اما با این خوبیها در پرداخت زبان شعر آمیخته به ادویهجات شعر قرون گذشته بود.که اگر سعی شود در زبان شعر تجدید نظر شود البته زیباییش دو چندان می شود.
کلماتی مانند : ( بنگر،بُوَد،محزون، بسا و...) امروزی نیستند. مثال برای مصراع اول
( تماشا کن گذشت از حد غم دوری تو یارا)
هرچند قافیه ابتکاری حافظ بود . و زبان را باز کهنه کرده اما زبان شعر از آن کهنگی دور شد.
_ در بیت دوم : تو مشکن، ضمیر تکراری اضافه است.و به اقتصاد زبان زیان رسانده است.
_ بیت سوم مصراع دوم ایراد معنی دارد.
_ بیت چهارم تلمیح خوبی به داستان وامق و عذرا داشت.
_مصراع آخر از نظر ساختار معنی و نحوی سالم نیست . و در کل ویرایش کمی میخواهد موفق باشید
بامهر