چهارشنبه ۱۴ خرداد
میوهی ممنوعه شعری از مریم رحمتی پویا
از دفتر سنگ خارا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۳۷۶۲۵
بازدید : ۵۴ | نظرات : ۱۳
|
دفاتر شعر مریم رحمتی پویا
آخرین اشعار ناب مریم رحمتی پویا
|
تا که بیرون ز بهشتش شده بی بال شدیم
بغض خود را که شکستیم کر و لال شدیم
وعده دادند پس از مرگ به خوشبختی ما
اینچنین شد که از این واقعه خوشحال شدیم
شاخهی نازکِ نورسته ی مغرور شباب
که به یک پلک زدن ، پیر و کهنسال شدیم
رنج بسیار کشیدیم ز سر سختی سنگ
در بیابان عدم ، چشمه ای زلال شدیم
سالها میوهی ممنوعه فراوان خوردیم
عاقبت پای درختش همگی چال شدیم
به تمنای بهشتیم در این دوزخ عمر
روح آشفته ، تن آزرده لگد مال شدیم
مریم رحمتی پویا"تمنا "
۱۴۰۴/۲/۱۷
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود ممنونم از محبتتون بانوی گرانقدر بله درسته اگر پیشنهادی دارید خوشحال میشم | |
|
ممنون از محبتتون | |
|
درود و سپاس فراوان ممنونم از لطفتون بزرگوار | |
|
سلام و درود فراوان ممنونم از ایده ها وانتقاد بجای شما بزرگوار بسیار زیبا ممنونم از لطفتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
فقط وزن این مصرع رو دریابید که از وزن اصلیتون «فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن»...خروج داشته
در بیابان عدم ، چشمه ای زلال شدیم
درود بر شما بانوی عزیز
موفق باشید