کافه نادریِ نیمه تاریک
از دود سیگار و بوی قهوه و
پچ پچ های شاعرانه، پـُر...
رقص شعلۀ لرزانِ شمعِ روی کیک
کنار یک فنجان عشق و
یک بشقاب خاطره
و صندلی خالی ای که
نشسته روبرویم ،
تلخی نبودنت را
به چشمانم زل زده،
خاطراتمان را به اندوه بُرمیزنم...
زیبا آصفی(آمــین)3/خرداد/92