يکشنبه ۲ دی
یلدا شعری از سینا یعقوبی نژاد
از دفتر تنفس شعر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ شماره ثبت ۱۲۶۲۰۱
بازدید : ۸۹ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر سینا یعقوبی نژاد
آخرین اشعار ناب سینا یعقوبی نژاد
|
من که تا صحری سرد کنار شب یلدا بودم
او به من گفت که طولانی نیست
قصه بود آنچه زمستان می گفت
من و تو لحظه ی طولانی تری را داریم
که پُر از نقطه سرخط های بدون مرز است
دل من خشکیده، یاد تو سرسبز است..
حال یک سقفِ بدون تکیه
که بدونِ حرف و کلامی، مُضطربم می سازد
چه کسی هست که این بازی افسردگیش را هر شب
این چنین می بازد..
پشت آن پنجره ی نیم شکسته رخِ شادی دیدم
که به یک گوشه درون دل من زُل زده بود
و به دنبال همان خانه ی زیبا می گشت
آمده بود بماند اما..
تا لرزش چشمانِ مرا دید، به سرعت برگشت
من خواب نمی بینم، حادثه ای رخ داده
گرچه با دست نشانم دادی که غریبی تو برو
و همان روز چراغِ درِ خانه ی ما روشن شد
این همان حس لطیف است که با خود دارم
آسمانی آرام و شبی مهتابی
مگر این لطف غریبی است که امروز تمنا دارم؟
|
|
نقدها و نظرات
|
درود استاد گرامی تسلیت متقابل حضور شما | |
|
سپاس از شما استاد ارجمندم | |
|
سپاس استاد گرامی | |
|
سپاس برادر عزیزم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
"یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم"
شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیه را
تسلیت عرض مینمایم