يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر راشد نصرت سراوان
آخرین اشعار ناب راشد نصرت سراوان
|
هر صباح از دل،آرام منم،خدایا! تو طلبیدی
یک روز دگر آیم و با عشق،اینگونه دچاری
ناچار ز نزدیکی تو،دو قدم از خاک،گسستم
جاذبه ی تو مرا،جذب تو کرد،تا تو نظر کرد
ذره به ذره،منعطف از خویش،تو ساختی
که هر دم،چو دلگیر شدم از عشقه تو هر بار
یک وجب از خویش بمیرم،اما،من با تو نمیرم
پر پرواز فلک میرسد از باد جهان،سوی منم
آنی شوم از دل،ز سردی و گرمی تو هم،هیچ نفهمد
بر بام فلک،هر چه کشیدم،سبک بال شدم این بار
از هر چه گسستم،تا تو رسیدن،مقصد من شد
مقام تو خدا شد و با فضل تو این عشق ،همانا
زاده نکویی،ز بر خویش،به بر خویش ازل شد
نگریستی،چه تجمل برسد،رخ دلبند تو را
چه تپد،منعکس از تو،به فروغ تو تجلی
بر شعر منم،تو خریدار دلم،انگار تو نیستی
زدم بر چشم تو سنگی،تا تو مجروح نگردی
نازکی دله من،از عشقه تو،پرت تو گردید
گناهکار خدایی،که چنین خواست،پرت تو گردد
همدست خدا باش،پرت مکن این خویش،به پرتی
هنرمند دلی،چه کم میشود از تو،این خویش بپرسی
پایبند دلت،از بدو حضورت،همانی که دلم خواست
حرمت دل میدانم و قهقهه ی تو،آن چشم فلک شد
ارزد،زودتر از خلق زمینی،نزدیک،اینگونه رسم خدایی
عشق،روییده ز ما است،اسباب رنجش،با ما نکشانید
در دیدار خدا هم،جرم خودتان را،سنگین نکشانید
|
نقدها و نظرات
|
سلام ممنونم.همچنین | |
|
سلام ممنونم.همچنین | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
"یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم"
شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیه را
تسلیت عرض مینمایم