وقتی که باد موی تو را می بافت در شعر سکوت
موج شکنج موی تو پرچین قلبم را شکست
ای سمن سا گیسویت سیل سراسیمه ببین
جان به دیدارت سپردم بغض سرگردان شکست
رود ارس جاری شد از کوهسار مست دامنت
در شرشر روبار شعر ، ترلان ، شراره بر لبت
ای ماندالای لحظه ها ، دلدار هم دل ، دلبرم
بیدل منم ، دل باختم ، موی دل آویزت غمم
جاری تر از نوژیان تنت ، مِی نا ی تو جامانده است
در کوچ ایل ، سرنا به رقص ، چشمم به راهت مانده است
طوفان و شمعی نیمه جان ، ابهام هجران و وصال
نازار به مویت بوسه زن آنجا دلم جا مانده است
راه خیال،سودای تو،محراب ایمان غرق خون
هر لب که خواند ، نام تو را ، اینجا به دار آویختند
فریاد سرخ ، خاموش ، کیست ، گندم به داس دلداده است
شهری که از یاد میبرد ، با ترس به دار آویختند
موتیف جاز ، مرگ هوس ، رویای سیب در سایه ها
نور سپیده ، یک سراب ، خون است به ابرها ریخته
نیزار خاموش ، شعله ور ، دیوار تنهایی بلند
اینجا سرشک هجر تو آتش به باران ریخته
روبار : یک واژه ی کردی به معنای رودخانه
ترلان : یک واژه ی کردی به معنای زیبا
نازار: یک واژه ی کردی به معنای پرناز و لطیف
مِی نا : سرپوشی که زنان لر بر سر میکنند
نوژیان :یک آبشار در لرستان