سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
با درود به شاعران گرامی شعر ناب و بهویژه جناب آقای جهانآرا که خوشبختانه اجازه نقد دادهاند تا دیگران در مورد شعرش اظهار نظر کنندکه بنده از ابتدا به خاطر گزندگی نقد از ایشان پوزش میطلبم.
باید عرض کنم، شاعر شدن به همین آسانی نیست باید در آن اول شاگردی کرد و احتیاج به ممارست فراوان دارد .یکی از تعاریف شعر : « کلامی موزون و مقفی و مخیل که احساسات را بر انگیزد» و از زبان معیار پا فراتر گذارد و به ادبیات وارد شود و خالی از صور خیال نباشد.به آرایهها آمیخته شود به طوریکه در مخاطب شوری برانگیزد و حسی ایجاد کند.
اگر کسی شعر کلاسیک می خواهد بگوید فنون آن را بیاموزد قالبها را بشناسدو شعر شعرای گذشته و حال را به وفور بخواند و حفظ کند. و در این کار تمرین زیاد کند و پیش افراد کارکشته شاگردی کند و بیاموزد و از همه مهمتر ذات هنری داشته باشد . و در غیر این صورت آب در هاون میکوبد .
با این مقدمه به سراغ شعر دوست عزیزمان میرویم آیا در این شعر قالب غزل رعایت شده و قافیه در جای خود قرار گرفته؟ آیا وزن شعر رعایت شده یعنی میشود گفت این شعر بر چه وزنیست؟ آیا صور خیال دارد کشف شاعرانه دارد تصویر سازی رعایت شده؟ من کمترین هیچکدام از این شاخصه ها را در آن ندیدم . نباید در نظر دهیها باعث گمراه نمودن افراد شد باید کمی هم راهنمایی در کار باشد تا کسی که برای شاعری دست به قلم شد حساب دستش باشد
تا اینشالله در این راه موفقتر عمل کند
با مهر فراون