نمی دانم چرا آواز باران سوز دل ها شد؟
چرا یک پنجره در حسرت یک گل پریشان شد؟
گل و باران چه می خوانند سر بر شانه های هم
بیابان در بیابان لاله در تاریخ پنهان شد
حدیث غم شنو از چشمِ سرخِ لاله زاران که
شباهنگِ نوایم، داغِ لاله در بیابان شد
سر سازش ندارد، آن سرِ بَر دارِ آزادی
به امید بهاری خوش، دلم هم ساز باران شد
ندای یار می پیچد ، بیا بامن، هم آوا شو
بخوان با من ،ببین راز نهان آواز آبان شد
#فیروره_سمیعی
#نقاشی_اثر: #الهام_حسین_پور
🍀🌺🍃☘️🌸☘️🍃🌺
درودتان باد عزیزان فرهیخته شعرناب 🍃🌺
این شعر اولین قطعه کلاسیک من است☘️
که با آموزش های بی دریغ استاد ارجمندم مهربانو الهام ملک محمدی ادیب گرانقدرم 💖 مرا در فراگیری تقطیع و ارکان عروضی مشوق و یاریگر بوده اند با کمک و صبوری ایشان در رفع اشکال و حمایت های ارزشمندشان توانسته ام این غزل را بسرایم 💝
سر فرود مهر استاد بانوی عزیزم هستم که وقت ارزشمندشان را با کمال مهربانی در اختیار آموزش به من قرار داده اند که با هیچ کلمه ای قادر به جبران محبت ایشان نیستم💗
از خداوند یکتا، لحظات پر از شادی و سلامتی و عاقبت بخیری را همراه عزیزانشان آرزومندم🌟
الهی آمین 🤲🌟🌸☘️💐🌹☘️🌻🌺 🍀💝💎🌱
🍀🌺🍃☘️❤️☘️🍃🌺🍀
اجتماعی بسیار زیبا و جالب بود