خانم اجازه

خانم اجازه
ما عرض داریم
البته اگر طول بیانات ما
برمساحت دلتنگیِ شما  نمی افزاید
عرض ما این است
چرا روسری نمی تکانید 
تا خاکش را سرمه ی چشمانمان کنیم
هیچ می دانید
عمق نگاه شما
ارتفاع پرواز ماست
چالِ گونهِ تان
حفرهِ برمودایی ما 
و اگر روی بگیرید
زندگی بر ما پشت می کند !
شما چه شکلی از زیبایی هستید 
که هنوز هیچ سنگ تراشی نتوانسته 
تصویر مزارتان را بتراشد
و این چه قانونِ طبیعتی ست که
شاخه گلها نصیب اعلامیه ی مرگتان می شوند
بی آنکه زبانی برایتان از گلایل ها گفته باشد...
راستی تو به من بگو 
برادرانت که حقت را می خورند
چگونه آب خوش گلویشان را خنک میکند 
 که من اینگونه
به شرجی سینه ی غم دیده ی تو کافر شده ام !
خانم اجازه
حالا که
تیرمژگانت مرزِ لاله های گلگون را
به آنطرف سیستان و بدخشان کشانده
و به شقایق ها وعده ی زندگی داده
حالا که
افراها سایه ندارند
و سروها عقیم شده اند
جنگل بغضش از این است 
چرا جنینِ تان را سقط نکردید 
تا امروز مخالفان کمتری داشته باشید...
.
#امیرحامدی