شنبه ۲۹ دی
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
جایی که یادِ یار، فراموش می شود
گل در میان خار، فراموش می شود
در گفته های مَردُم و رفتارِ حاکمان
انصاف، آشکار، فراموش می شود
در بطن قار قارِ کلاغانِ فضله خور
لحن خوشِ هَزار، فراموش می شود
دیگر امید، همچو غزالی گریز پای
در قلبِ آن غبار، فراموش می شود
وقتی که، طعمِ عزّت و آوازِ ابتهاج
در کام یک دیار، فراموش می شود
سوداگران شهر، خریدارِ برگِ زرد
کالای بند و بار، فراموش می شود
مأنوس مشامِ باغ، با بوی تندِ خاک
عطر گل و بهار، فراموش می شود
سرما به کامِ گرگ، رودخانه منجمد
دامانِ سبزه زار، فراموش می شود
دیگر امید و عشق، تمایل به زندگی
با بغض روزگار، فراموش می شود
مستی، گناه و باده سزاوارِ سرزنش
رنگِ و بوی نگار فراموش می شود
درد های آب و خاک، تا فرصتی دگر
با چشمِ اشکبار، فراموش می شود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اجتماعی بسیار زیبا و شورانگیز بود