چهارشنبه ۵ دی
قناعت شعری از سعید باسوری
از دفتر تمنا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴ شماره ثبت ۱۲۱۳۹۶
بازدید : ۱۴۲ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب سعید باسوری
|
اینکه از دور ترا گاه ببینم کافیست
یا که در خواب کنارت بنشینم کافیست
دل تو بادگران است و دلم آگاه است
دوستت دارم و قانع به همینم کافیست
طعنه بر مست عجب نیست که مردم بزنند
تو چرا ای زهمه خوبترینم؟؟ کافیست
از بهشت آمده ای حاصلت اما سیب است
با همه وسوسه ها ,میوه نچینم کافیست
گفت اگر خاک شوی خرمن گل میرویی
گرد راهت شده ام، فرش زمینم، کافیست؟
زده ام فال و بشارت به جوانی دادند
آنچه برمن رسد از چین به جبینم کافیست
|
نقدها و نظرات
|
سپاس از خواهر عزیزم بانوی واژه ها وتیز بینیتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دوربرشما
تقلیدی بود ازشعرجناب محمدعلی بهمنی
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی تو ! در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق ٬ مرا خوب ترینم ! کافیست
محمدعلی بهمنی