شنبه ۲۹ دی
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
پس کی نظر می کنی؟
بر شعرهای پریشان دفترم
شعر که نه،
ردّ اشک های چکیده بر کاغذ،
ناله های نشت کرده از
خودنویسِ عصیانگر
ترکشِ تنهایی
سوزِ سکوت و ترس
ترس از واق واقِ سگ های
خطرناک و هارِ شهر
کی کم می کنی؟
شرّ فاصله ها را، تو از سَرَم
شرّ ته سیگارهای انباشته در گلدان،
شرّ درهای باز نشده بر ایوان
شرّ پرده ها، پرده ها، پرده ها
کی بسته می شود چشمت؟
بر جاذبهٔ کاغذهای رنگینِ نخ دار،
خانه های پر از خالی،
بطری های بی قواره،
و جایِ مشت های فرورفته بر دیوار
ایستادن در ایستگاه فریب و
خفتن در بستر خودپسندی چرا؟
وقتی که فردا ندیدنی،
دل شکستنی،
بار بستنی،
و پیمان گسستنی است؟
شعرهای مرا بخوان
رنگی بگیر ازآن
رودی ببین روان،
از چشم های من
شاید بهشتمان،
اینجا کنارمان،
در ساحلِ همین
دفترچه پاره هاست
در بین جنگلِ نقش و نگاره هاست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
وبردل نشست
هزاران درودتان باد
شاعرگرامی