دوشنبه ۵ آذر
پِت پِتِ گردسوز شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۲ شماره ثبت ۱۱۹۷۳۱
بازدید : ۱۱۰ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
پِت پِتِ گردسوز
افسوس و صد افسوس ،
ز این نفْسِ دوگانه سوز و،
این قلبِ پُرسوز
نفْسی که خوشی هایش ،
چون گازست ، فَرّار
و بنزینی که شعله میزند ،
برشمع به کَرّار
با اینهمه واویلاییِ من ،
تو مشو برایم پاسوز
همه ی اینهمه لرزه ،
آغشته شده به حالی تب سوز
اعمالم و رفتارم ،
چون پِت پِتِ گردسوز
حرفِ حقی هم ،
که هرچندسالِ نوری ، می آید برلب ،
باید که همیشه ، با نجوا به دوست گفت ،
با اینهمه جاسوس
من در ایران ظلم کردم
در روم کراسوس
رؤیا شده برمن ،
آن بنیانِ مرصوص
دراین زمانه ، پس کجاست ،
آدمی دلسوز؟
افسوس
افسوس و صد افسوس
قهوه چی ! میخواهم بزنم به بی خیالی
بیار چند چاییِ لب دوز و لب سوز
بیار چند چاییِ غم سوز
نفتِ زندگی ام ، دگر رو به تمام است
من مانده ام و این عمرِ چروکیده ی چون ،
پِت پِتِ گردسوز
بهمن بیدقی 1402/2/3
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار سپاس | |
|
با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار سپاس | |
|
با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار سپاس | |
|
با سلام و عرض ادب آقای اکرمی بزرگوار سپاس | |
|
با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار سپاسگزارم | |
|
با سلام و عرض ادب آقای کاظمی نیک بزرگوار سپاسگزارم | |
|
با سلام و عرض ادب آقای زمانی بزرگوار سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیبا بود