يکشنبه ۲ دی
شکستن شعری از رحیم فخوری
از دفتر سپید وسیاه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۲ ۱۵:۵۹ شماره ثبت ۱۱۸۷۱۵
بازدید : ۶۵۰ | نظرات : ۱۰۸
|
آخرین اشعار ناب رحیم فخوری
|
آتش درباران بیشه
سوختن از
پروانه آموخت
نمادشکستن است
در بلندای قصرشیرین
سنگ پاره های صلابت کوهی
با تیشه مرد عاشق
ضجه های برگ زرد و نحیف
زیر چکمه های خزان غاصب
از بی عرضگی درختان است
بنازم همت کاج را که
باج به زمستان ندهد
ما چه کودکانه فریب می خوریم
سوز نوای دشتی صحرا را که
گرگی بی حیا
می دمد بر نی چوپان مقتول
تا برقصاند گریان سگ گله را
جور نیک می داند که
وفا، خویش می شکند عهد را هر گز
گویی که هم وغم گوسفند
همانا چریدن است
انگار نه انگارکه اینجا
علف بوی خون است
رحیم فخوری فروردین 1402
|
|
نقدها و نظرات
|
درودها استاد بانو سر کارشاهزاده خانم ممنون ازحضور سبز واکاوگرانه شما نسبت به اثرناقابل حقیر با کمال خوشوقتی می توانم در برابر سوالات حضرتعالی چنین به پاسخ برایم که ساختار شعر از پنج لوکیشن بهره برده است سوختن جنگل .آتش اعتراف به شکست میکند در برابر سوختن پروانه (پروانه نماد تولددوباره وایجادتغییرات اساسیست .هماناکه اشاره به بعدوقوع شکست است) لوکیشن اشاره به کوه بیستون مربوط به شکست فرهاد در عشق شیرین است لوکیشن پاییز استعاره شکست درختان در برابر دگرگونی طبیعت است چناچه کاج را مثال آوردیم که نه تنها تسلیم پاییز نمی شود بلکه به زمستان نیز باج نمی دهد لوکیشن آخر اوج و بخش دراماتیک اثر است وتعجب می کنم چرا ربط شکست چوپان در برابر گرگ که دریده . شکست سگ گله که تن بخواری ورقص در مقابل جور داده حالا اینهمه مناقشه برای چیست مگر غیر از این است که برای دست یازیدن به منفعتی از گروهی بایدحفاظت کرد؟ چه شکستی بالاتر از اینکه آن گروه . . . ( طبیعتن همه ما می دانیم که چه موجودی را بایدگوسفند خطاب کنیم) استاد بانوامیدوارم معما حل شده باشد محضرمبارکتان | |
|
درود بر شما شاهزاده خانم عزیز ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ | |
|
درودها استاد جان ممنون از حضور پر مهر تان سال نوتان مبارک
| |
|
درودها استاد عزیزیان گرانقدر ممنون از لطف و محبتتان حضورتان زیباست سال نوتان مبارک | |
|
درودها استاد بزرگ جناب استکی گرامی تشویق های شما شور انگیز است و شو ق آفرین ممنونم از حضور مهر آمیز شما | |
|
وما سالهاست قرص نانمان الوده بخون است بانوی هوشیار سلام وعرض ادب خدمت استاد بانو سرکار خانم عجم ممنون از بودنتان که غنیمتی هستید به شعر ناب انسان شریف را چه دعایی والاتر که خدا عمرتان را عزت و جلال دهد | |
|
ضمن سلام و عرض ادب یک اصلاحیه بزنم برای سطر آخر لطفن بخوانید علف بوی خون می دهد با عرض پوزش از اشتباه سهوی حقیر | |
|
درودها استاد بانو سرکار خانم آفاق ممنونم از حضور پرمهرتان دلتان شاد سرتان سلامت | |
|
درود بر بانوعزیز سرکارخانم رجائی بزرگوار وعزیز | |
|
درود بر شما بانوعزیز سرکارخانم رجائی عزیز ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ | |
|
درودها دکتر جان ممنونم از حضور گرم و پرمهر تان خصوصن که همشهری مادرتان نیز هستیم اقای دکتر ما طرفهای ولی عصریم فاصله مون خیلیه با نصف راه خیابان رسالت از محلهای پر نفوس تبریزه آقا ما تبریز را با صدتا پاریس تاق نمی زنیم | |
|
یاشاسین اذربایجان🌻💐🌾🌲🏵️🌼🌸👏🌿👏👏👏🌸🌸🌸 | |
|
درودها سرکارخانم پنام زیبایی در خرد واندیشه شماست ممنون از لطف ادیبانه حضرتعالی | |
|
درودها استاد جان جناب علامیان عزیز چه باشیم و نباشیم یادتان گرامیست ودردلمان جا داری استاد جان ما ایرانی ها همه منتظر دقیقه نودیم، کلی کار نیمه تمام داشتم که باید تاسال نو تمومش می کردم راستی عکس پروفایلتان هم که شات سینماییست خوش تیپ ! خدا حفظتان کند انشالله بهارتان خرم و دلتان شاد . روزهای خوبی را برایتان ارزومندم | |
|
ضمن سلام و عرض ادب یک اصلاحیه بزنم برای سطر آخر لطفن بخوانید علف بوی خون می دهد با عرض پوزش از اشتباه سهوی حقیر خندانک | |
|
درود بر امیر جان عزیزم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ | |
|
دل به دل راه داره🌹 بله همینطوره درکتون میکنم، خود منم کلی کار نکرده دارم که گذاشتم دقیقه نود خدا قوت و دم شما گرم محبت دارید بزرگوار🙏 همچنین مخلصیم | |
|
درودها استادگرامی جناب آقای انصاری عزیز ممنون از حضورسبزتان
| |
|
درودها آقاجواد گلستانه زحمت کشیدید وشرمنده ساختیدبا اینهم هگل ممنون که هستی انرژی می گیرم ازت قهرمان!
| |
|
عزیز دلمی،رحیم جان ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ | |
|
درودها استاد جان جناب عسکرزاده گرام لطف کردید عزیز مهرتان بر روی چشم
| |
|
درود سرکار خانم صیاد ممنون حضور تان متاسفم که این شعر نظرتان را جلب نکرده اما جسارتن بجای توضیح توصیه می کنم هر کاری که ضعیف و در حد کلیشه و ابتدایی دیدید ولش کنید و رد شوید چون اون کار بسفارش شما ساخته نشده که توضیحم بخواهید.خوشحال می شیم اگر تیک سبز تان رابزنید تا استفاده بهینه شود از نقد پربار تان حتما سازنده خواهد بود نه تنهابرای بنده بلکه بقیه دوستان را نیز شامل خواهد شد | |
|
درود باشید آقا ابراهیم نازنین و دوست داشتنی شما هر وقت تشریف بیارید و یا فرصت آمدن را نداشتید همیشه روی چشمان بنده جا دارید استاد جان نمی دانی چه حرصی می خورم از دست این گوسفندان !بلا نسبت خواهش ولطفا نیز سرشان نمیشود خوب اینجوری می شود که اداره گازه پیام می دهد از سال ۱۴۰۲ قبض گاز بدون تخفیف صادر خواهد شد یعنی اگر فردا قبضت پونصد هزارتومن صادر شد هیچم ناراحت و عصبانی نباشم قبض را ببوس بزار روی چشمت و مثل بچه چیز یعنی آدم قبضتو پرداخت کن لطف کردی آقا ابراهیم عزیز ممنونم از حضور شیرین و پرمهرت | |
|
سلام و عرض ادب خدمت استاد جان آقامهدی محمدی همانطور که درزمستان و تابستان موتور اتومبیل نیاز به فلیر بندی دارد اوایل ماه مبارک رمضان سوخت و ساز بدن را هم باید برای یک ماه فلیر بندی کرد نماز روزه هاتون قبول حق انشالله واما شعر قربون آدمهاییکه ژرفتر می نگرندو از واجبات است بوسیدن چشمشان بسیار ممنونم که به همین راحتی چهار مجهولی معادله سوختن در عشق را حل کردید بیخود نیست که اینقدر دوستت داریم استاد جان ممنونم از حضور پر بارتان آتش عشقتان همیشه فروزان | |
|
درودها جناب اسدی ممنونم از حسن توجهتان پاینده باشید | |
|
درودها بانو ادیب گرامی ممنونم از حسن نظرتان لطف دارید | |
|
درودها استاد جان جناب حسنلو نازنین ممنونم از حضور پر مهرتان و با نگاه مثبت و تیز هوشانه حضرتعالی به شعر ناقابل حقیر من چه بگویم به کسی که ساختاروقلمرو شعر سیاسی را نمی داند؟ استاد جان بسیار متشکرم که آمدید بنده هم سال خوب وپرباری را برایتان آرزومندم | |
|
درودها استاد حاجی پوری عزیز ممنونم از حضور گرم و پر مهرتان سیز بیزه افتخارسیزاستاد جان اللهین امانندا | |
|
درود برشما ممنون از حضورسبزتان | |
|
درودها استاد بانو حسین زاده شما لطف دارید متشکرم از حسن نظرتان | |
|
درودها هواد جان خیلی خیلی خوس آمدی | |
|
سلام سیاوش داری شعر عربی تقطیع می کنی؟ هموغم یعنی غصه و اندوه اینهکه زور زدی اونها هم بی ریط هم و غم . [ هََ م ْ م ُ غ َ م م / غ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) غصه واندوه . غم و اندوه . رجوع به هم و ترکیبات آن شود.دهخدا اندوه، حزن، جمع هموم، قصد، اراده، آن چه بدان قصد کنند.، ~ و غم فرق بین هم و غم اصلاً در آن است که هم اندوه آینده است و غم اندوه گذشته و موجود. فرهنگ معین عزیزم چیزی نیافتی گیر بدی؟ | |
|
درودها آقا فرهاد عزیز نجاهایی ؟کم پیدا شدید؟ شکر خدا که سلامتی حاصل است ممنونم از حضور زیبایتان | |
|
سلام استادفخوری ارجمند رمضان تان پُرخیرو برکت روزگاران تان خوش چقدر زیبا و نکته سنج می نگارید زنده باشید سرافراز در سلامتی و عزت برقرار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود
اما میتانم نظر شخصیمو بنویسم؟🤔
چرا من نتونستم ارتباط سه موضوع اول رو با...
در نهایت بخش پایانی که ماجرای گرگ و گوسفند باشه بفهمم؟..
آیا چون همه جا بوی خون میدهد...
آتش سوختن را از پروانه یاد میگیرد؟
یا سنگهایی که با تیشه شکستن و در بلندلی قصر شیرین هستند، نماد شکستن میشوند؟
یا برای همین که همه جا بوی خون میدهد...
درختان بیعرضه شدند و نمیتوانند به برگهای زرد کمک برسانند که ضجه نزنند و تنها درخت کاج است که مفهوم بوی خون برایش بیمعنیست؟...🤔
یا قضیه چیز دیگریست؟...🤔🤨🥴
ممنونات مولکولی میشویم اگر در این خصوص ما را روشن بفرمایید...😎
سیپاس...