دلتنگ نگاه تو بُدَم
ثانیه ها بگذشتند
لحظه ها قربانی
سال ها هم گاهی
عمر اندر پی چشم یاری
گم شد به دیاری ،باری
روز ها ثانیه ها لحظه و عمر
همه اندر پی هم می رفتند
آه از دست نگاه
من شدم قربانی
نرخ این عشق مرا
یار من ،میدانی؟
پلک بر هم زدم وقافله، بگذشته چرا؟
همه عمر شدم
غرق در چشمه یار
چشمه بُر نگار
آه گویی ک مرا
با خودش برده ز شهر
با خودش برده به جولانگه یار...
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.