سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 دی 1403
    19 رجب 1446
      Saturday 18 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        شنبه ۲۹ دی

        تا به کی

        شعری از

        محمدتقی زندی پور(طوقی)

        از دفتر طوقی1 نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۱۱۷۲۳
          بازدید : ۱۱۶۶   |    نظرات : ۵۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدتقی زندی پور(طوقی)


                                     " تا به کی "
         
        در پس پرده بمانی تا به کی،
         
        چشم زیبایت نبینیم تا به کی،
         
        جمکران در انتظارت مانده است،
         
        این همه دل انتظاری تا به کی،
         
        چشم به راه یوسفی دردانه ایم،
         
        گریه های پیر کنعان تا به کی،
         
        عمر ما چندی به پایان مانده است،
         
        زائرانت چشم به راهی تا به کی،
         
        ناامیدی  بر دلم همچون شبِ تاری شده،
         
        راویان را تلخ به کامی تا به کی،
         
        سالکان سیر تو اندرسلوکت مانده اند،
         
        عاشقان را بی قراری تا به کی،
         
        عالمی بی نور تو در ظلمتی جا مانده  است،
         
        عارفان را مسلخ عشق تا به کی،
         
        باغ و بوستان چشم به راهت مانده است،
         
        بلبلان را حسرت گل تا به کی،
         
        تا ظهورت نازنین چند جمعه دیگر مانده است،
         
         
        حسرتی بر دل بماند تا به کی،
         
        ذوالفقارت در غلافش مانده است،
         
        جور اعداء را بنوشیم تا به کی،
         
        ذوالجناح اندر رکابت مانده است،
         
        ظالمان مسرور غیبت تا به کی،
         
        شوق وصلِ تو مرا دیوانه کرد،
         
                               لذت دیدار تو حالِ مرا ویرانه کرد،
         
        دیدن رویای تو خوابِ مرا افسانه کرد،
         
         عشق تو شمعی شد و جانِ مرا پروانه کرد،
         
         
        (طوقی)
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2