پنجشنبه ۲۴ آبان
|
دفاتر شعر مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
آخرین اشعار ناب مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
|
اگر می آمدی باران می آمد
بهار آکنده از احساس میشد
شب سرد زمستان میگذشتُ
چمن سرمست عطر یاس میشد
اگر می آمدی خورشید هر روز
به روی کوچه ها لبخند میزد
خدا می آمد و در آسمانش
دلم را با دلت پیوند میزد
اگر می آمدی آرام آرام
نسیم صبحگاهی هم می آمد
به روی مریم خوشبوی گلدان
طروات، تازگی نم نم می آمد
اگر می آمدی پاییز دیگر
برایم فصل دلتنگی نمیشد
خزانم از جدایی ها نمیگفت
دلم با بودنت سنگی نمیشد
اگر می آمدی در شهر غربت
مدام از آشنایی میسرودم
تمام لحظه هایم خنده میشد
به لب شعر رهایی میسرودم
اگر می آمدی در قصه ی من
تو معنای گل و آیینه بودی
تمام غصه هایم دور میشد
همیشه چون نفس در سینه بودی
اگر میشد بیایی سبز میشد
تمام کوچه باغ حسرت من
اگر میشد بیایی میسرودم
تو را ای آشنا با غربت من
...
مهدی بدری(دلسوز)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلم با بودنت سنگی نمیشد
آفرین مهدی جان .
چهار پاره ی زیبایی بود .