سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        در خواب...

        شعری از

        محمد ترکمان(پژواره)

        از دفتر فشرده های رها.... نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۵۸ شماره ثبت ۱۱۴۵۱۵
          بازدید : ۶۵۲   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ... پشت نقاب آن ور آب، کس هیچ
        نه خراب این آبادیست
        جـز " جاه طلبی " نه کباب آزادی!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۴۰
        سلاااام..🍁🍁
        بر جناب ترکمان بزرگوار 🍁🍁

        خندانک خندانک
        🍁🍁🍁
        🍁🍁
        🍁
        محمد ترکمان(پژواره)
        محمد ترکمان(پژواره)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۳۴

        شاعر را نقد نمی کنند شاهزاده خانوم!
        لطفا این مهم را همیشه در نظرات خود رعایت فرمایید...
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۹:۲۵
        چشمممم استاد خندانک
        ویرایش شد..🍁🍁🍁
        ارسال پاسخ
        محمد ترکمان(پژواره)
        محمد ترکمان(پژواره)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۱۳
        ممنون چون بنده از اصطلاح مولف مرده پیروی می کنم و پشت سر مرده خدا را خوش نمی آید غیبت کرد دختر خوبم...
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۲۷
        چه عجیب 😳
        برام خیلی جالب بود..
        اصطلاح مولف مرده؟😳چراااااا؟🤔
        در ثانی دور از جان.. 🍁🍁🙃
        زنده باشید و سلامت و ثروتمند در پناه خدای مهربان..🍁🍁😊
        محمد ترکمان(پژواره)
        محمد ترکمان(پژواره)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۳۸
        در اینترنت جستجو کن تا بیشتر به به این اصطلاح پی ببری...
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۵۰
        Woooooow..
        چه جالب.. خندانک
        حالا فهمیدم چی شد خندانک
        این چشممممممم .. یه چشمممم واقعیه.. که در نوشته‌ای شخصیت نویسنده رو نبینم خندانک
        سپاسگزارم استاد ادب.. خندانک
        🍁🍁🍁
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۳۸
        درود بر شما
        زیبا بود و عالی لذت بردم

        قلمتان نویسا

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۴۰
        درود بر شما .
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۱:۰۰
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و بجا بود
        موثر و پر معنی
        مبین مشکلات جامعه خندانک
        جواد مهدی پور
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۰۱
        درود بر شما استاد گرامی جناب ترکمان عزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد ترکمان(پژواره)
        محمد ترکمان(پژواره)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۳۵
        ممنون جواد عزیز
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۱۲
        سلام و عرض ادب استاد
        چقدر دلم میخواهد بنویسم ولی نمیشود .
        توی خود بهشت هم ازادی نیست .
        ابراهیم آروین
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۲۵
        درود استاد
        عالی
        قلمتان
        سبز باشید و پاینده
        خندانک خندانک خندانک
        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۰۰
        استاد ارجمند
        درود بر شما و این قلم شعله ور
        خندانک خندانک خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۴۵
        سلام جناب ترکمان ارجمند
        نبض قلمتان سبز خندانک

        اما تو!
        تو قلبت را بشوی
        در بی‌غشیِ‌ جامِ بلورِ یک باران
        تا بدانی چگونه
        آنان
        بر گورها که زیرِ هر انگشتِ پایشان
        گشوده بود دهان
        در انفجار بلوغشان
        رقصیدند
        چگونه بر سنگ‌فرشِ لج
        پا کوبیدند
        و اشتهای شجاعتِشان
        چگونه
        در ضیافتِ مرگی از پیش آگاه
        کبابِ گلوله‌ها را داغاداغ
        با دندانِ دنده‌هاشان بلعیدند!

        قلبت را چون گوشی آماده کن
        تا من سرودم را بخوانم:
        سرودِ جگرهای نارنج را که چلیده شد
        در هوای مرطوبِ زندان...
        در هوای سوزانِ شکنجه...
        در هوای خفقانیِ دار...
        و نام‌های خونین را نکرد استفراغ
        در تبِ دردآلودِ اقرار

        سرودِ فرزندانِ دریا را
        که در سواحلِ برخورد به زانو درآمدند
        بی آنکه به زانو درآیند
        و مردند
        بی آنکه بمیرند!
        اما شما... ای نفس‌های گرمِ زمین که بذرِ فردا را
        در خاکِ دیروز می‌پزید!
        اگر بادبانِ امیدِ دشمن از هم نمی‌درید
        تاریخِ واژگونه‌ی قایقش را بر خاک کشانده بودید!

        با شما که با خونِ عشق‌ها، ایمان‌ها
        با خونِ نظامی‌ها، اسب‌ها
        با خونِ شباهت‌های بزرگ
        با خونِ کله‌های گچ در کلاه‌های پولاد
        با خونِ چشمه‌های یک دریا
        با خونِ چه‌کنم‌های یک دست
        با خونِ آن‌ها که انسانیت را می‌جویند
        در میدانِ بزرگ امضا کردید
        دیباچه‌ی تاریخِمان را

        خونِمان را قاتی می‌کنیم
        فردا در میعاد
        تا جامی از شرابِ مرگ به دشمن بنوشانیم
        به سلامتِ بلوغی که بالا کشید از لمبرهایِ راه
        برای انباشتنِ مادرِ تاریخِ یک رَحِم
        از ستاره‌های بزرگِ قربانی!
        (احمد شاملو)

        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
        درود
        استاد ترکمان
        عالی بود
        🌹🌹
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۰۵
        سلام و عرض ادب
        درود بر شما
        محمد ترکمان(پژواره)
        محمد ترکمان(پژواره)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۳۵
        سپاسگزارم راحیل عزیز
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3