سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        بروی سنگ قبرم بنویسید نامم : ایران

        شعری از

        ابراهیم آروین

        از دفتر گیتار‌سکوت نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳ آبان ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸ شماره ثبت ۱۱۴۴۶۵
          بازدید : ۲۹۱   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ای خدا خوب کرده‌های رفته بر چرخ الله 
        از شما می‌پرسم آیا رفته‌اند تا سینه چاک یک بلا
        ای خدا خوب کرده‌ های سینه چاک دایه دلسوزتر
        ز مادر داغدار 
        از شما می‌پرسم آیا رفته‌اید آنسوی تر مرز رفاه ،
        صحرای بر ، جنگی اما 
         
        از شما می‌پرسم آیا می‌شناسید فرق چشمان و نگاه 
        از شما می‌پرسم آیا در میان خاکریزی رفته اید 
        از شما می‌پرسم آیا دیده اید در عمر خود یک تاول پا و دهان 
         
        از شما ای داغداران خدا می‌پرسم آیا هیچ شده چند شب
        نخوابید و ننوشید جرعه‌ی آبی روا 
        از شما می‌پرسم آیا دیده اید یا می‌شناسید
        یک کفک خشکیده بروی لبا 
         
        باشمایم جاه داران ، سلبریتی ، آی خواص 
        از شما می‌پرسم آیا می‌شناسید مادری تک سوی پیری چشم خود
         بخشید و گفتا ای وطن چشمان من از آن تو ، پاینده باش  
         
        می‌شناسم من هزاران ها از این سرهای بی‌سودا 
        از این سرو های بی سرها 
        از این یک دست و یک پاها 
        از این بی‌دست و بی پاها 
        از این جانباز سربازها 
         
        باشمایم آی دریا رفته های موج سوار ، آی بوق داران اوج 
        آی دزدان خرد ، آی بی‌دردان سرد ، آی مکرسازان گرم 
        باشمایم 
        می‌شود با خود کمی روراست شوید ،
        می‌توانید در شبی در صفر مرز ایران زمین 
        پاسبانی ، جانفشانید‌ ، جان دهید  ؟ 
         
        با شمایم آی خدا خوب کرده‌های رفته بر چرخ دلا 
        از شما می‌پرسم آیا رفته آید تا سینه چاک یک بلا 
         
        دلا : برگرفته از دلیل و دلالت
        آروین آبان‌ماه ۱۴۰۱
        ~~~~~~~
        وقتی اروپا می‌شود مأمنی برای کشیدن نقشه‌ی کشورم
        دموکراسی برای غیراز خودشان
        هر سهمی رنگ می‌کند پرچمش 
        آذربایجان
        سیستان و بلوچستان 
        کردستان
        خوزستان
        با تشویق,
        قلم گیری
        نقاشانی زخمی با سبک نئو مدرن
        مهد دموکراسی ست برلین و پاریس
        مرگ بر غیرتم اگر درد نگیرد
        درد بگیرد قلمم اگر از این بی غیرتیم ننویسد
        گر چه منم معترضم به خیل بی‌عدالتی
        اما
        گر قرار ایرانم پاره پاره کنند , عدالت را به چه‌کارم آید !
        بی گدار به آب زدم
        حال؛
        من ازاین خیر اعتراض می‌گذرم
        تا اگر شکمم خالی و نانم سخت
        ولی شبا با خیالی آسوده بر پشت بام خانه ام ,
        کشورم
        ستاره بشمارم
        گرچه برای غارت خودم ,
         منشور حقوق بشر کورش شاه هخامنش ,
        پدر سرزمینم,  برای خودم , خودم را تحریم می‌کنند
        عدالت یعنی این
        رقابتی ست بین قاره‌ی سبز و آمریکای شمالی
        اما چه خیال دور و درازی ست آرزوهایشان
        بروی سنگ قبرم بنویسید نامم  : ایران 
         
         
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۰۲:۱۳
        سلام و درود ابراهیم جان آروین
        آه ای ایرانم... ای وطن دل‌خون و اسیر
        نبض قلمت سبز
        به امید آگاهی و خرد جمعیخندانک

        با چشم‌ها
        ز حیرتِ این صبحِ نابجای
        خشکیده بر دریچه‌ی خورشیدِ چارتاق
        بر تارکِ سپیده‌ی این روزِ پابه‌زای
        دستانِ بسته‌ام را
        آزاد کردم از
        زنجیرهای خواب.
        فریاد برکشیدم:
        اینک
        چراغ معجزه
        مَردُم!
        تشخیصِ نیم‌شب را از فجر
        در چشم‌های کوردلی‌تان
        سویی به جای اگر
        مانده‌ست آن‌قدر،
        تا
        از
        کیسه‌تان نرفته تماشا کنید خوب
        در آسمانِ شب
        پروازِ آفتاب را !
        با گوش‌های ناشنوایی‌تان
        این طُرفه بشنوید:
        در نیم‌پرده‌ی شب
        آوازِ آفتاب را!
        دیدیم
        (گفتند خلق، نیمی)
        پروازِ روشنش را. آری!
        نیمی به شادی از دل
        فریاد برکشیدند:
        با گوشِ جان شنیدیم
        آوازِ روشنش را!
        باری
        من با دهانِ حیرت گفتم:
        « ای یاوه
        یاوه
        یاوه،
        خلایق!
        مستید و منگ؟
        یا به تظاهر
        تزویر می‌کنید؟
        از شب هنوز مانده دو دانگی.
        ور تایبید و پاک و مسلمان
        نماز را
        از چاوشان نیامده بانگی!»
        هر گاوگَندچاله دهانی
        آتشفشانِ روشنِ خشمی شد:
        این گول بین که روشنیِ آفتاب را
        از ما دلیل می‌طلبد.
        (شاملوی بزرگ)
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۰۲:۵۶
        سلام و درود
        امیر حسین عزیز
        فرزند بیدار و آگاه و دوست داشتنی ایران
        چقدر خوشحال و امیدوارم سرزمینم شیر پسرهای آگاه و باسواد ی مثل تو داره
        خدا همیشه بهت انرژی و سلامتی بده
        در جهت احقاق حق این ملت مظلوم و ستم دیده و کشیده قدم برداری
        و چقدر خوشحالترم شعری از شاملوی عزیز آوردی که اغراق نیست بگم یکی از ستون های حق طلبی و آزادی خواهی جوانهای هم نسل من و قبل تر و بعدتر از من
        و چه خوب جوانان ما با خوندن اشعارش بخصوص و نوع زیستش و این پشت کارش با همه سختی هایی که داشته اما برای اعتلای این کشور و این ملت هیچ وقت پا پس نکشید
        همیشه یه جمله می گفت و عمرش هم پای این جمله گذشت انسان دشواری وظیفه است
        کاش ما همه هم اندازه وسعمون حالا کمتر یه خورده اونقدر که توانم ن بخدا این کشور با این همه ثروت لایق بهترین زندگی برا مردمانش هست اگه این مسولین کمی واقع بین باشن و مسائل همین جور که همه می بینند تحلیل کنند روابط براساس منافع ملی با دیگر کشورها تعریف کنند این شیطان اکبر اصغر یه مدت با سنگ منافع ملی وزن کنند خیلی مسائل حل میشه
        این همه گفته آمد تا گفته بشه این سایت سیاسی نیست یه مدت دوستان اینجا را با روزنامه های فیک و زرد اشتباه گرفتند در مقابل سکوت بزرگان یه نازلترین شکل و تحلیل وقایع آنچه که خود دوست دارند وباور دارند دارن نشر میدن ما هم به احترام سایت سکوت کردیم
        در این شب روز حساس کشور دمیدن به آتش آنهم به دروغ واقعن خیانت به نظرم حوصله کنید شرایط آرام بشه مردم مشخص می کنن
        سمتی که اکثریت اونجا باشند اقلیت ملزم به سکوت خواهند شد الکی دست وپا زدن و وسط شلوغ کردن دیگه جواب نمیده
        جوانهای ما این نکته را بخوبی فهمیدن و استمرار شون هم به همین دلیل خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۱۰
        سلام و درود مهدی جان آگاه رفیق عزیزم خندانک لذت بردم از بینش و بیداری‌ات و خوشحالم که بعداز مدتها همکلام شدیم
        بدون تعارف همیشه کارت درسته👌 لطف داری شرمنده میکنی🙏شاملو زنده می‌ماند... شاملوها همیشه میمانند چون حق‌طلبی و آزادیخواهی همیشه میماند
        میفهمم حالتو، هرکسی که امروز سکوت کرده فردا خودش شرمنده میشه غمت نباشه
        هرکس به اندازه‌ی سواد و شعور و درک و معرفتش حرف میزنه چه انتظاری از یاوه‌گویان و کوتوله‌های سیاسی داری!
        آفرین صد در صد باتو موافقم
        سرانجام خیر بر شر پیروز میشه شک نکن
        زنده باد ایران و ایرانی باشرف🌷 سبز و سرفراز باشی
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۱:۵۰
        درود علامیان عزیز و گرانمهر
        سپاس از خوانش و لطف حضورتان
        و سپاسی دیگر بخاطر آوردن این شعر زیبا اثر شاملو بزرگ

        اگر سوادم قد دهد و کمی فهمیده باشم
        حرف اصلی شاملو اندیشمند ، در یک جمله می‌توان خلاصه و آن
        عدم آگاهی ست
        هنر شعر همین که هر کس می‌تواند آن را با نگاه خود وفق
        در گیر و دار زمان خشک نمی‌شود و
        همیشه چه خوب و چه بد
        چه ها که تفسیر نمی‌گردد
        و این نگاه زیبای شعر ست که هر کس می‌تواند با احساس او همراه
        و در کوچه ،پس کوچه‌های تاریک ، شمع روشن کند یا چراغ ،
        به فهم مخاطبش بستگی دارد
        و در همین دل نوشته حرف من شاید همین باشد عدم آگاهی

        حال که تولید محتوا از دست بشر خارج و بوسیله ی ماشین‌های خودکار ، ابر رایانه‌های پیشرفته و هوشمند و دنیای مجاز ،
        در طول یک روز چند هزار محتوا ، راست و دروغ در هم تولید
        می‌شود
        صدای کتاب و قلم و شاعر به عقلی می‌رسد آیا
        چه فهمی تفسیر،
        تشخیص می‌دهد راستش جدا و
        دروغش دور کند آیا

        حرف اصلی ، درد هستی
        یکی ست
        چه شاملو نام آشنا
        چه فلان شاعر بزرگ
        چه جوان‌های فهیم و آینده دار و
        چه من های کم سواد و گمنام

        سرشت مان یکی ست
        آدمیم‌ !
        دوست بداریم به غیر از خود را
        احترام می‌گذاریم به نگاه و نظر دیگری
        خندانک




        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۱۱
        درود جناب حسلنو عزیز
        سپاس از مهر حضورتان
        آورده‌اند به در می‌گوییم دیوار بشنود ، شنیده‌ایم اما اگر
        نظرتان عمومی فرض و کلی بسط دهیم، ولی در مورد شعر خودم
        سیاسی نیست و اجتماعی ست و در لابه لای همه‌ی جملاتش عشق به ایران هویدا ، و حرف اصلی آن درد همه ، عدم آگاهی ست
        و اگر بخواهم دوسه کلمه‌اش را باز (چرخ الله ، چرخ جلا) شمول محور
        چه آنهایی که از دین پرچمی ساختند تا پشت آن قایم و اعمال یواشکی و نامشروع خود را انجام
        چه آنهایی که دین را به سخره می‌گیرند
        چه آنهایی که خود برتر بینی دارند ، جز اندیشه و نگاه و نظر به غیر از خود و همفکرانشان مهلت عرض‌اندام
        به دیدگاه مخالفی را نخواهند داد ، شامل
        از استاد تا شاگرد
        از سیاستمدار تا کاسب
        از شاعر تا ناطق
        از عابد تا خائن
        و اما فداکاری و دوست داشتن و جان دادن، تمجید و تحسین و گفتن دردهای وطن، هیچ سنخیتی با سیاست و سیاست زدگی و سیاست بازی نه تنها ندارد بلکه پسندیده و همه ملتها به آن احترام
        و مقبول برای تمام کسانی که از گل سرشتند
        چه بسا کسانی باشند که گل شأن بجز از خاک و فهم‌شان بغیر از
        عقل‌مان نرسد به کاوش‌شان

        و در آخر نکته‌ای عرض ،البته سیاسی فرض نشود، از آنجا که اطلاعاتم در مورد تاریخ تا حدودی نسبتا خوب ، در بررسی های خودم به نکته‌ای برخورد :
        در تمام اوضاع و احوال تاریخ،تولد و انقراض امپراتوری ها ، رفت و آمد و عزل و نصب‌های پادشاهان بدون در نظر گرفتن علل و عوامل شان دنیا خصوصا ایران
        بعد از رفتن هر سلسله‌ای و آمدن دیگری قسمتی از خاک وطن جدا
        و این چیزی نیست که بتوان پنهان کرد که هر گاه ایران از درون ضعیف ، همسایه‌ها گوشه‌ای از آن را جدا و خاکش را غارت ،
        غائله‌های بسیاری در همین تاریخ نزدیک بخودمان کمی عقب
        بخوانید اگر اهل تاریخ هستید

        چه کنم حیف که نمی‌شود و جایش نیست و هر حرف و دردی هرچند واقعی هم که باشد ، عده‌ای سیاسی قلمدادش و به مسائل دیگر مرتبطش می‌کنند

        هر صدایی که بخواهد حق بگوید
        اگر خلاف میلمان باشد
        دروغ و باطل تفسیرش
        این مشکل اصلی ماها ست
        اولش خودم و دومش شماها
        لذا باید تغیرش دهیم
        و گرنه خدا داند با ایرانیان چه خواهیم کرد
        با آشی که دیگران برایمان می‌پزند
        خندانک


        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ ۱۰:۳۸
        سلام علیک

        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۴۸
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی است
        زنده باد ایران
        چشم دشمنانش کور خندانک
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۱:۲۲
        درود استاد استکی عزیز و بزرگوارم

        سپاس از مهرافشانی نگاه و حضور ارزشمندتان
        سلامت و شاد و سبز باشید
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۶:۰۶
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        بسیارعالی بود خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۴۲
        درود استاد بانوی گرانقدر
        سپاس از مهر نگاه و محبت قلمتان

        سبز و سلامت باشید
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۰۶
        درود بر شما جناب آروین

        قلمتان نویسا

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        يکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۰۷
        درود جناب محمدی گرانقدر

        سپاس از حضورتان

        سبز باشید و شاد
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۰۸:۳۹
        سلام و عرض ادب آقای آروین بزرگوار
        زیبا و پر محتوا سرودید. خندانک
        خداوند کم کناد غم ها را از تمام مردم عالم خندانک
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۲۴
        درود استاد احسانی عزیز
        سپاس از حضور ارزشمند و نگاه پر محبت تان
        انشالله که خدا همه را به راه راست و غم ‌را از دلها بزداید وشادی را جایگزین کند

        در پناه حضرت دوست سبز باشید و پاینده
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ ۱۰:۳۹
        سلام ای بزرگوار
        ارسال پاسخ
        محمد فاضلی نژاد
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۲۱
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۴۳
        درود جناب فاضلی ادیب گرانقدر
        سپاسگزارم
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد فاضلی نژاد
        پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۲۲
        درود به شما جناب آروین
        فریال امینا
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۵۰
        درود برشما خندانک خندانک قلمتان نویسا
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۴۴
        درود بانوی گرانمهر
        سپاس از حضورتان
        مانا باشید
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۶:۵۱
        سلام و عرض ادب جناب آروین

        من ایرانم را دوست دارم ولی از تبعیض ظلم و بیداد نه
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        يکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۰۳
        درود بر شما جناب کریمی ارجمند

        سپاس از حضورتان
        مانا باشید
        خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۰۲:۱۹
        سلام و عرض ادب
        زیبا و غم انگیز،غمی از نوع درد ،دردی که جان می کاهد و درمانش 😔😔😔😔
        موفق باشید و در پناه خداوند 🌼
        ابراهیم آروین
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۱۸
        درود ارجمند گرانقدر.
        سپاس از مهر حضور و نگاه ارزشمندتان

        به مهر باشید و پاینده و سبز
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0