سلام و احترام محضرتان جناب علامیان گرامی
از مطالب ارزشمندتان بهره مند شدم
لازم دیدم در ادامه مطالب خوبتان عرائضی را سیاهه نمایم
اینکه در یک جامعه ارزش ها و ضد ارزش ها وجود دارد شکی نیست و نمایان تر از خورشید است که عده ای ، مولفه ای را ارزش و عده ای دیگر آن را ضد ارزش می نامند و بالعکس .
در چهار راهی که هم چراغ قرمز ست هم نارنجی و هم سبز ، نشان از این ست که در عبور از این چهار راه به قوانین احترام بگذاریم و حقوق مسلم همدیگر را رعایت کنیم . کسی که پشت چراغ قرمز ایستاده و مریض بد حالی دارد و یا کسی است که میخواهد در برنامه جشنی شرکت کند ، هر دو عجله دارند که زود چراغ سبز شود و به مقصد برسند . در این میان کسی هست که ول معطل است و ماشین گران قیمتی را هم زیر پا انداخته و دنبال مزاحمت های ناموسی در خیابان ویراژ می دهد و راه بندان ایجاد میکند ، حتی در عبور از چراغ قرمز در چهار راه هم هیچ ابایی ندارد . با عبور غیر قانونی از چهاراه ، راه بندان ایجاد میکند ، دیگران را که پای بند قانون هستند به مشقت و مشکلات گرفتار می کند . این هنجار شکنی روان پریشان در هر جامعه وجود دارند و همواره برای رسیدن به خواسته های شخصی و نفسانی خود حاضرند پا رو همه ی ارزش ها بگذارند تا به زیاده خواهی های خود برسند . ارزش های من شاید برای شما ضد ارزش تلقی شود و متاقابلا شما موضوعی را برای خود ارزش می دانید که برای من اهمیتی ندارد . در این میان ، قاعده ی انسانی و عقلایی و اخلاق حکم میکند ، برای اینکه بتوانیم در کنار هم مسالمت آمیز زندگی کنیم ، بهتر است به خطوط قرمز و ارزش های هم احترام بگذاریم و گرفتار تجاوز و تنش نشویم .
الان کسی که دارد از چراغ قرمز عبور میکند و خنجر به دست فریاد می زند که راه را باز کنید من برای مزاحمت به ناموس دیگران چراغ قرمز نمی شناسم ، شما چه پاسخی دارید . آیا هماهنگ با او می شوید و دیگران را به باد سخره و توهین میگیرید و از او حمایت میکنید یا بخاطر هنجار شکنی هایش ، مقابل او می ایستید و از حقوق خود و دیگران دفاع میکنید ؟
همچنان که اشاره فرمودید ، قدر مسلم این ست تعریف ارزش و ضد ارزش از دیگاه هر انسان فرق میکند . اما برای آشتی دادن به هر دو طرف ، لاجرم حدود و قوانینی باید باشد که بتواند آرامش و آسایش را در جامعه ی مشترک المنافع به ارمغان بیاورد تا همه در سایه سار قانون و امنیت لازم و کافی زندگی نمایند .
بعنوان مثال :
اگر امروز حجاب برای دیگران ضد ارزش است ، برای کسانی هم ارزش تلقی می شود
حال سوال این است :
کسانی که حجاب را ضد ارزش می دانند با چه منطق عقلایی و اخلاقی میخواهند خواسته ی خود را تحمیل کسانی کنند که حجاب را ارزش می دانند . یا با سو استفاده از احساسات و استفاده بد از واژه هایی چون " آزادی " ، از خطوط قرمز عبور کنند و با بد اخلاقی های اجتماعی ، آرامش را از عموم مردم سلب کنند .
هر جا منطق و گفتگو حکم فرما بوده ، آنجا آرامش و زندگی معنا پیدا کرده است
هر جا هنجار شکنی و ددمنشی و توحش به میان آمده است ، همه جامعه در آتش این نا بخردی ها سوخته و آسیب اش به همه رسیده و دودش به چشم همه رفته است .
هنجار شکنان اول چیزی را که قربانی خواسته های شوم خود میکنند ، کلمه و واژه ی مقدس " آزادی " است
از دیدگاه آنان آزادی یعنی تجاوز به حقوق دیگران ولو با ارعاب و ضرب و شتم و آتش زدن اموال عمومی باشد .
نمونه اش ، هنجار شکنی ها و آسیب های اجتماعی روز های اخیر و جنایت هولناک حرم شاهچراغ .
کدام منطق عقلانی و اخلاقی از این حرکت زیاده خواهی و دد منشانه یک عده هنجار شکن که ارزش و ضد ارزش برایش مهم نیست و با زیر پا گذاشتن همه خطوط قرمز ها میخواهد جامعه را نا آرام کند و آرامش را از دیگران سلب نماید ، دفاع میکند ؟
شهید استاد مطهری ره می فرمود : سازمان حمایت از حیوانات ، لطفا یک سازمان حمایت از کلمات و واژه هم تاسیس نمایید .
هر که از راه می رسد به نفع خود و برای رسیدن به خواسته ای شخصی و با زیر پا گذاشتن حقوق دیگران ، از کلمات استفاده بد میکند
مانند " آزادی " که این روز ها همه ازش استفاده میکنند
آزادی از هر قید و بندی که عبور از خط قرمز ها را بهمراه دارد عین قل و زنجیر است ، آزادی نیست
آزادی که بازیچه ی دست تو می شود تا حق مرا پایمال نمایی و ارزش مرا ضد ارزش بنامی و از دیوار من بالا بروی تا تجاوز نمایی که آزادی نیست .
آزادی زندگی مسالمت آمیز در کنار هم با احترام گذاشتن و به خواسته ها و ارزش های همدیگر است که تحت لوای قانون در جامعه محقق می شود .
قدر مسلم این ست که هنجار شکنان نه از آزادی بویی برده اند و نه معنا و مفهوم درست آن را می دانند . بلکه با توسل به احساسات دیگران ، مخصوصا جوانان ، آرامش و امنیت را از همگان دریغ مینمایند .
به نظر می رسد که استاد گرانقدر جناب آقای احمدی زاده ارجمند در بداهه های افراغ اندیشه ی نابشان این مهم را گوشزد فرموده اند که حدود و صغور و احترام به ارزش های هم اگر محقق شود از آزادی به معنای واقعی کلمه بهره مند خواهیم شد . اینجانب اشعار جناب ملحق گرامی را فاخر و محکم و با اساس می خوانم و حتم دارم ایشان با پافشاری به رعایت خطوط قرمز ، زائیده افکار بلندشان را با این واژه های ناب ، ارزانی ما کرده اند .
از اطاله ی کلام پوزش می طلبم
ببخشایید لطفا
با احترام و ارادت
بی شک نقد های شما عزیزان حتی منفی ترین انها که در حیطه ادب و احترام باشد لابد و حتما در آن خیر و برکت است .
لذا تمنا دارم به هیچ عنوان مراعات مدیر بودن این جانب را نفرمایید نقد هایتانرا به جان و دل پذیرا هستم و حتما اویزه گوش و از ان استفاده خواهم برد.
یادتان نرود اینجانب بیشتر نوکر شما هستم تا شاعر. یا حق