سه شنبه ۴ دی
شاه کرم شعری از آرش براتی
از دفتر دلنوشته های من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ مهر ۱۴۰۱ ۱۳:۳۹ شماره ثبت ۱۱۴۰۲۵
بازدید : ۱۹۶ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب آرش براتی
|
قلبم به درد آمد ای یار من کجایی
نجوا که کرده بودی از عشق گفته بودی
دل را که خاک بود است، همراه خود نمودی
از شور آشنایی از پرتوی نهانی
معرفتی نهادی، دل را قبضه نمودی
نجوای مستدام ات دل را به دستت انداخت
کمند گیسوانت تیری نهان برانداخت
قلبم به درد آمد وای از زمانه دارم
آن کس که می گفت از شرم، ندامتی ندارد
آن کس که میگفت از عشق، شوری به سر ندارد
آن کس که می گفت از یار، خود آشنا ندارد
آن کس که حرف حرمت تنها بهانه اش بود
کور دل بی مروت قصد نظاره دارد
آن کس که از جبرش سقف زمان ترک خورد
امشب به چه بهانه قصد کلام دارد
|
نقدها و نظرات
|
درود سپاسگزارم بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خوش آمدید