يکشنبه ۴ آذر
قوی دریاچه خشکیده شعری از ادریس علیزاده
از دفتر ایسام نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ ۰۱:۲۲ شماره ثبت ۱۱۳۸۶۱
بازدید : ۱۶۰ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب ادریس علیزاده
|
تو در من آتشی افروختی
پیمانهی من را شکستی
داغدارم روز و شب ها
همچو یک دیوانه هستی
جام را از من گرفتی
خواب را از چشم من
روزها را میشمارم یک به یک
تا شوی دور از تمام خشم من
صبر را بیگانه کردی عاقبت
خانه را ویرانه کردی بی جهت
حال خوبم را به دام انداختی
مستی ام را ناله کردی بی جهت
آه آواز مرا هرگز تو نشنیدی چرا
حس پرواز مرا ، هرگز ندیدی
آسمان آبی این خاک رفت
رنگ سرخ لاله را مشکی کشیدی
قوی این دریاچه کو
رنگ بال هر سفیدش ریخته
خشک می گردد بزودی آب رود
سنگ چون مغز همان فرهیخته
بسته خواهد شد تمام گوش ها
خسته می گردند ماهی روی آب
سوزد از بال و پر گنجشک ها
گو به فرزندم که آسوده بخواب
سروده از : محمدفاسم علیزاده
هفتم مهر ۱۴۰۱
|
|
نقدها و نظرات
|
درود فراوان به شما و سپاس از دیدگاه تان نسبت به سرودههای این بنده حقیر درست این جمله در در نثر بدین صورت است که رنگ بال سفید ریخته ولی مجبور شدم بر اساس فن نظم گرایی و البته از اساتید پرسیدم اشکالی به این کار نبود چون وزن شعر ای به هم نخورد با جابجا کردن غیرمنطقی آن و با الهام از این که خواننده متوجه موضوع گردد جابجایی صورت گرفت چون نمی توانستم بگویم «هر رنگ بال سفیدش ریخته» مجبور به استفاده از این مصرع نامتعارف شدم خیلی خیلی خیلی ممنونم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
جسارتا اشتباه تایپی ندارد؟
مثلا مصرع ۱۸