جمعه ۲ آذر
بایان شب شعری از ادریس علیزاده
از دفتر ایسام نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۵۴ شماره ثبت ۱۱۴۶۲۲
بازدید : ۱۹۹ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب ادریس علیزاده
|
به پایان کی رسد امشب
پرم از خستگی هایش
تنم زخمیی شلاق است
به جرم خسته فریادش
به آرامش رسد کی خاک
پر از قتل است و بیماری
قدم گاه فساد و جنگ
شده عصیان و بیگاری
دگر پر نیست آب رود
به دریاهای بی ماهی
سواحل تشنه آب است
باران ها به گمراهی
زمین پوشیده از وحشت
زمان خشکسالی مرد
بیابان مرد بالغ شد
کماکان ابر، طوفان برد
خدا کی پس نظر دارد
به این خلق جفا گشته
بنای خواب و آرامش
به جان ها ، ظلم آغشته
حسادت خالق نفرت
جسارت مایه حسرت
شهامت مرگ تدریجی
خسارت ، شرم با خفت
سروده شده توسط : ادریس علیزاده
ششم آبان ۱۴۰۱
|
|
نقدها و نظرات
|
با درود به شما دوست عزیز و گرامی از بابت مهر و محبت تان سلیمان سپاسگزارم و مادر خصوص آن مصرعی که اشاره کردید منظور این است که « در آن زمانی که خشکسالی بوده است، از بین رفت» در واقع وقتی« زمین پوشیده از وحشت » شد، به صورت توضیحات تکمیلی آورده شده است ست و باز در بیان واضح تر و روشن می توانم بگویم زمان مرگ زمین برمیگردد به زمان خشکسالی آن
باز هم سپاسگزار نقدتان هستم ۱ | |
|
درود بر بانو آریایی صمیمانه سپاسگزارتان هستم | |
|
با درود به شما در توضیح میتوانم عرض کنم که با توجه به ابیات بالاتر چنانچه از مورد نظر شما استفاده گردد بههمریختگی وزن خواهیم داشت اگر توجه کرده باشید در ابیات بالاتر آن به این صورت آورده شده: به پایان کی رسد امشب پرم از خستگی هایش تنم زخمیی شلاق است به جرم خسته فریادش
به آرامش رسد کی خاک پر از قتل است و بیماری قدم گاه فساد و جنگ شده عصیان و بیگاری
به همین دلیل برای تبعیت کردن از وزن کلی این چهار پاره اجبارا استفاده شد. صمیمانه از نقدتان سپاسگزارم
| |
|
درود بر شما حقیقت همان چیزی است که میبینیم و دغدغه داشتن این کشکلات ، طبیعی ست ، صمیمانه از درک و توجه بالای تان سپاسگزارم و افتخار میکنم از خوانش سروده حقیرانه من توسط شما دوست و استاد گرامی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود